بازار آریا - دنیای اقتصاد - علی قاسمی : بازار سهام در یکسال پرنوسان گذشته، میدان آزمون واقعی برای مدیران صندوقهای سرمایهگذاری بود؛ جایی که تفاوت میان بازدهی و بازدهی تعدیل شده با ریسک از اهمیت خاصی برخوردار شد.
نگاهی به جدول مقایسه صندوقهای سهامی بر اساس نسبتترینر به عنوان شاخصی برای سنجش همزمان بازده و ریسک نشان میدهد تنها تعداد معدودی از مدیران توانستهاند با مهار ریسک سیستماتیک و انتخابهای دقیق، بازدهی قابلتوجهی نسبت به ریسک سیستماتیک خلق کنند.
صدرنشینی صندوقهایی مانند «خبرگان» با ترینر نزدیک به دو، نشان از مدیریت سنجیدهای دارد که در دل نوسانات بازار نیز توانسته سودی پایدار بسازد. در مقابل، صندوقهایی که با پذیرش ریسک بالا بهدنبال سودهای سریع رفتهاند، اکنون با نسبتهای منفی در پایین جدول جا ماندهاند. در رقابت صندوقهای سهامی، ETFهایی برنده خواهند بود که در ازای ریسک کمتر بازدهی بهتری را به نمایش بگذارند.
بازدهی در میان ریسکها
در میان شاخصهای سنجش عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری سهامی، نسبت «ترینر» به عنوان یکی از دقیقترین ابزارهای ارزیابی بازده تعدیلشده بر مبنای ریسک شناخته میشود؛ معیاری که توانایی مدیران صندوق را در خلق بازدهی مازاد نسبت به بازار، به ازای میزان ریسک سیستماتیک پذیرفتهشده، به تصویر میکشد.
در شرایطی که بازار سرمایه طی یکسال اخیر با نوسانات گسترده و تغییرات پیدرپی در شاخص کل مواجه بوده است، بررسی نسبت ترینر میان صندوقهای سهامی میتواند تصویری واقعیتر از کیفیت مدیریت، کنترل ریسک و توانایی تصمیمسازی آنها ارائه کند. بر اساس دادههای موجود، فاصله میان صندوقهای مختلف از نظر این نسبت قابلتوجه است؛ بهطوری که دامنه تغییرات ترینر از حدود منفی 0.42 تا حدود مثبت 1.97 متغیر بوده است. این گستره، نشانهای از تفاوت بنیادین در نحوه مدیریت ریسک و بهرهگیری از فرصتهای بازار در میان مدیران صندوقها است.
بهترین صندوقها
در فهرست صندوقهای سهامی که سابقه فعالیت بیش از یک سال را دارند، صندوق «خبرگان» با نسبتترینر 1.97 قرار دارد. این صندوق طی یکسال گذشته توانسته با بازدهی 96درصدی و ضریب بتای 0.31، بهترین بازدهی تعدیلشده بر مبنای ریسک را در میان صندوقهای مورد بررسی ثبت کند. این عملکرد نشان میدهد مدیران صندوق خبرگان توانستهاند با پذیرش ریسک سیستماتیک نسبتا پایین، بازدهی چشمگیری ایجاد کنند. این ترکیب برای تحلیلگران نشانهای از کیفیت بالای انتخاب سهام و استراتژی سرمایهگذاری محافظهکارانه اما هوشمندانه است؛ چراکه در شرایط نوسانی بازار، توانایی کسب بازدهی بالا با بتای پایین، معمولا حاصل انتخاب دقیق صنایع با روند کلی شاخص یا مدیریت فعال پرتفوی است.
در ردههای بعدی، صندوقهایی مانند «صدف» و «پرتو» قرار دارند که بهترتیب بازدهیهای 93 و 84 درصدی داشته و بتاهای متوسط رو به پایین را ثبت کردهاند. نسبتترینر این صندوقها بین 0.5 تا یک متغیر است؛ سطحی که نشان میدهد بازدهیهای بالای آنان به شکلی معقول با میزان ریسک پذیرفتهشده همخوانی دارد. این صندوقها نمونههایی از عملکرد متعادل هستند که نه بهدنبال ریسک بالا برای کسب سود کوتاهمدت رفتهاند و نه در اثر محافظهکاری افراطی، از فرصتهای رشد بازار جا ماندهاند. در مقابل، صندوقهایی که بتای بالا دارند اما نتوانستهاند بازده مازاد کافی ایجاد کنند، نسبتترینر پایینتری بهدست آوردهاند؛ نشانهای از ناکارآمدی در جبران ریسک از طریق انتخاب بهینه داراییها.
با حرکت از صدر به میانه جدول، مشاهده میشود اکثر صندوقها در بازهای میان 0.2 تا 0.8 از نظر نسبتترینر قرار گرفتهاند. این خوشه میانی بیانگر بخش اصلی صندوقهای سهامی است که عموما بازدهی سالانه بین 50 تا 65درصد و بتاهای متوسط بین 0.6 تا 0.8 دارند. در این گروه، صندوقهایی نظیر «رخش»، «تکیا»، «ترمه» و «کاریس» دیده میشوند که هر یک با مدیریت نسبتا پایدار و سیاست سرمایهگذاری متوازن، توانستهاند نسبتترینر مثبتی کسب کنند. در واقع، این صندوقها گرچه بهاندازه برترین صندوقها عملکرد درخشان نداشتهاند، اما با حفظ تعادل بین بازده و ریسک، گزینههایی قابلاتکا برای سرمایهگذاران میانمدت محسوب میشوند.
نکته جالب در بررسی این جدول، آن است که برخی صندوقها با بتای پایینتر از میانگین بازار (در محدوده 0.4تا 0.6) توانستهاند نسبت ترینر بهتری نسبت به صندوقهای پرریسکتر کسب کنند. این موضوع بیانگر آن است که در سال اخیر، بازده مازاد بازار بیشتر به نفع استراتژیهای محافظهکارانه رقم خورده و این صندوقها از استراتژیهای تهاجمی فاصله گرفتهاند. در شرایطی که نوسانات شاخص کل و رفتار هیجانی سرمایهگذاران حقیقی، فضای پرریسکی برای سرمایهگذاری ایجاد کرده بود، صندوقهایی که از ریسک سیستماتیک بازار فاصله گرفته و بر تحلیل بنیادی و شناسایی شرکتهای کمریسکتر تمرکز کردهاند، توانستهاند عملکردی کاراتر داشته باشند. در بخش پایین جدول، صندوقهایی قرار گرفتهاند که نسبتترینر آنها نزدیک به صفر یا منفی است.
در میان این گروه میتوان به «رماس»، «آس»، «پیروز» و «مروارید» اشاره کرد. این صندوقها گرچه ممکن است بازده اسمی مثبتی در طول سال داشتهاند، اما در مقایسه با ریسک سیستماتیکی که پذیرفتهاند، کارآیی لازم را از خود نشان ندادهاند. به بیان سادهتر، بازده مازاد آنها کمتر از آن بوده است که بتواند ریسک بالاترشان را توجیه کند. نسبتترینر منفی در این صندوقها نشان میدهد که سرمایهگذاری در آنها در مقایسه با شاخص کل بورس، حتی از منظر تعدیلشده بر مبنای ریسک نیز فاقد جذابیت بوده است.
یکی از نکات مهمی که از مقایسه صندوقها بر اساس این نسبت بهدست میآید، آن است که بازدهی بالا لزوما به معنی کارآیی بهتر نیست. برای مثال، ممکن است صندوقی بازدهی سالانه بالاتری نسبت به سایرین داشته باشد، اما در عین حال بتای بالایی نیز ثبت کرده باشد؛ بهگونهای که بخش عمده بازده حاصل از پذیرش نوسان زیاد بازار باشد. در این حالت، نسبتترینر پایینتر خواهد بود و نشان میدهد بازده کسبشده با ریسک سیستماتیک بالایی همراه بوده است.
از این منظر، تحلیلگران حرفهای معتقدند معیارهایی چون ترینر یا شارپ، درک دقیقتری از توانایی واقعی مدیران در خلق ارزش افزوده ارائه میدهد. بررسی آماری جدول نشان میدهد میانگین بتای صندوقها در حدود 0.7 است که کمی کمتر از سطح بازار است. این نکته حاکی از آن است که اغلب صندوقها رویکردی نسبتا محتاطانه اتخاذ کردهاند و سعی کردهاند اثرپذیری خود از نوسانات شاخص کل را محدود کنند. در عین حال، میانگین بازدهی سالانه صندوقها در محدوده 55 تا 60درصد قرار دارد که با در نظر گرفتن شرایط تورمی و رشد کلی بازار، بازدهی قابل قبولی بهشمار میآید. اما تفاوت عملکرد بین صندوقهای بالاتر و پایینتر از میانگین، نشان میدهد مهارت مدیریت و زمانبندی ورود و خروج از صنایع مختلف، عامل تعیینکنندهای در موفقیت بوده است.