بازار آریا - دنیای اقتصاد - حمید ملازاده : درحالیکه بحران آلودگی پلاستیکی به یکی از بزرگترین تهدیدهای زیستمحیطی قرن بیستویکم تبدیلشده، شماری از شرکتهای بزرگ جهان در صنایع غذایی و بستهبندی، از جمله نستله(Nestle)، پپسیکو(PepsiCo) و یونیلیور(Unilever)، اعلام کردهاند که در کاهش مصرف پلاستیک همکاری خواهند کرد و همزمان خواستار تصویب مقررات الزامآور جهانی در این زمینه شدهاند.
این تصمیم پس از شکست مذاکرات سازمانملل در ماه اوت در ژنو اتخاذ شد؛ مذاکراتی که امیدها برای دستیابی به توافقی جهانی در زمینه مهار آلودگی پلاستیک را بهشدت کاهش داد. این شکست، به گفته کارشناسان، نمادی از خلأ سیاسی در دوران ریاستجمهوری دونالد ترامپ است که بسیاری از ابتکارات زیستمحیطی و اقلیمی پیشین را از میان برده بود، با اینحال سند جدیدی با عنوان «دستور کار پلاستیک تا 2030 برای کسبوکارها» که از سوی بنیاد «الن مکآرتور» منتشرشده، روزنهای از امید را برای فعالان پایداری محیطزیست باز کردهاست.
بنیاد الن مکآرتور(Ellen MacArthur Foundation) در سال2010 در بریتانیا تاسیس و یکی از مهمترین نهادهای جهانی در زمینه ترویج اقتصاد چرخشی(Circular Economy) بهشمار میرود. این بنیاد به ابتکار دریانورد مشهور بریتانیایی، الن مکآرتور، پایهگذاری شد؛ کسی که پس از تجربه سفرهای طولانیاش به دور دنیا، به ضرورت تغییر الگوهای مصرف و تولید برای حفظ منابع طبیعی پی برد. ماموریت اصلی این بنیاد، کمک به گذار از اقتصاد خطی (که بر پایه تولید، مصرف و دورریز است) به اقتصاد چرخشی و پایدار است که در آن مواد و منابع تا حد امکان دوباره مورداستفاده قرار میگیرند.
این بنیاد با همکاری شرکتهای بزرگ، دانشگاهها، دولتها و سازمانهای بینالمللی، برنامههایی برای کاهش ضایعات پلاستیکی، طراحی بستهبندیهای قابلبازیافت و حمایت از نوآوریهای سبز اجرا میکند. یکی از مهمترین ابتکارات این نهاد، پیمان جهانی پلاستیک (Global Commitment) است که صدها شرکت بزرگ جهان به آن پیوستهاند تا مصرف پلاستیکهای یکبارمصرف را کاهش داده و سهم مواد بازیافتی را در محصولات خود افزایش دهند.
تردیدها در مسیر سبز شرکتها
بر اساس این گزارش، شرکتهای چندملیتی یادشده متعهد شدهاند که تا سال2030 مصرف پلاستیکهای یکبارمصرف را کاهش دهند، از مواد بازیافتی در بستهبندی استفاده کنند و در قالب ائتلافهای مشترک، دولتها را برای وضع مقررات موثرتر تحتفشار قرار دهند، با اینحال به گفته «کلی کوپر»، پژوهشگر دانشگاه هاروارد، «تشویقآمیز است که شرکتها دوباره بهصورت عمومی بر تعهد خود در زمینه پلاستیک تاکید میکنند، اما اعتبار این حرکت دیگر به وعدههای تازه وابسته نیست؛ بلکه باید با شواهد و عملکرد واقعی اثبات شود.»
کوپر و همکارش نیل هاوکینز در مقالهای در نشریه Harvard Business Review نوشتند که بسیاری از ائتلافهای شرکتی برای مقابله با تغییرات اقلیمی در سالهای اخیر تضعیف شدهاند. مطالعه آنها بر روی 75 شرکت نشان میدهد؛ اغلب این بنگاهها برای کاهش ریسکهای سیاسی و پرهیز از واکنشهای تند فعالان محیطزیست، رویکردی موسوم به «سبزخاموشی» (Greenhushing) درپیش گرفتهاند؛ یعنی از بیان عمومی دستاوردها و برنامههای زیستمحیطی خود خودداری میکنند تا در معرض انتقاد یا مطالبهگری قرار نگیرند، با اینوجود راب آپسومر، مدیر ارشد برنامه پلاستیک در بنیاد الن مکآرتور، معتقد است؛ شرکتهای متعهد به «پیمان جهانی پلاستیک» توانستهاند از سال2018 تا 2024 میزان استفاده از مواد بازیافتی را سهبرابر کنند؛ رشدی که به گفته او بسیار فراتر از روند کلی بازار جهانی بودهاست. آپسومر تاکید میکند: «این همکاریهای داوطلبانه اهمیت زیادی دارند، زیرا به دولتها نشان میدهند که راهحلهای عملی وجود دارد و میتوان آنها را در مقیاس بزرگ پیاده کرد، اما سیاستگذاران نیز باید باور کنند که مقرراتگذاری در این زمینه خیالپردازی نیست، بلکه ضرورتی فوری است.»
ایران؛ از شعار تا بحران زباله در شمال
در حالیکه غولهای اقتصادی جهان بهدنبال یافتن راهی برای کاهش پلاستیک هستند، در ایران بحران پسماند بهویژه در شمال کشور به مرحلهای رسیده که کارشناسان از آن بهعنوان «فاجعه زیستمحیطی خاموش» یاد میکنند. کوههای زباله در جنگلها و سواحل شمالی، چشمانداز سبز و پرطبیعت این مناطق را به منظرهای از زشتی و بوی تعفن تبدیل کردهاست. در استانهای گیلان و مازندران، هر روز هزارانتن زباله شهری، اغلب بدون تفکیک و بازیافت، در محلهای غیرمجاز انباشته میشوند.
بسیاری از این محلها در نزدیکی رودخانهها یا جنگلها قرار دارند و بهتدریج به کوههای زباله سمی بدل شدهاند که شیرابههای آنها خاک و آب منطقه را آلوده میکند. رودخانهها به مسیر انتقال آلودگی بدل شدهاند و زمینهای کشاورزی در معرض تخریب تدریجی قرارگرفتهاند. بوی تعفن ناشی از این محلهای دفن، بخشهایی از زندگی روزمره مردم محلی را تحتتاثیر قرار دادهاست.
در برخی روستاها و شهرهای شمالی، مردم از افزایش بیماریهای پوستی و تنفسی شکایت دارند. فعالان محیطزیست هشدار میدهند که ادامه این روند میتواند سلامت عمومی و حتی صنعت گردشگری شمال ایران را بهخطر بیاندازد. در سالهای اخیر، وعدههای متعددی از سوی مسوولان درباره راهاندازی نیروگاههای زبالهسوز و کارخانههای بازیافت دادهشده، اما بسیاری از این پروژهها یا نیمهکاره ماندهاند یا به دلیل نبود بودجه و مدیریت ناهماهنگ، عملا متوقفشدهاند، در نتیجه مناطق شمالی کشور در حالی با انبوه زباله دفننشده روبهرو هستند که هنوز سازوکار منسجمی برای کاهش مصرف پلاستیک و تفکیک از مبدأ وجود ندارد.
پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی
انباشت زباله در شمال کشور نهتنها محیطزیست بلکه اقتصاد محلی را نیز تهدید میکند. گردشگرانی که روزگاری برای تماشای جنگلهای مهآلود و سواحل آرام به شمال ایران سفر میکردند، اکنون با منظره زبالههای پلاستیکی و بوی تعفن روبهرو میشوند، در نتیجه صنعت گردشگری که یکی از منابع مهم درآمد مردم منطقه است، در معرض افول قرار گرفتهاست. از سوی دیگر، هزینههای سنگین جمعآوری و انتقال زباله برای شهرداریها فشار مالی مضاعفی ایجاد کردهاست.
بخش بزرگی از این هزینهها صرف دفن غیربهداشتی زبالهها میشود، درحالیکه اگر نظامی کارآمد برای بازیافت وجود داشت، میتوانست از تبدیل زباله به منبع درآمد و انرژی بهرهبرداری کند. همزمان با آنکه شرکتهای جهانی مانند نستله و پپسیکو در جستوجوی چارچوبهای الزامآور بینالمللی برای کاهش پلاستیک هستند، در ایران نبود قانون جامع مدیریت پسماند و اجرای ضعیف طرحهای تفکیک، چهره شمال کشور را به نمادی از بیتوجهی زیستمحیطی تبدیل کردهاست. آنچه در سطح بینالمللی با عنوان «دستور کار پلاستیک 2030» در حال شکلگیری است، میتواند الگویی برای کشورهایی مانند ایران باشد تا از چرخه وعدههای بیثمر به سمت اقدام واقعی حرکت کنند.
پلاستیک، امروز دیگر فقط مادهای برای بستهبندی نیست؛ نماد بحران زیستمحیطی است که از کارخانههای جهانی تا جنگلهای شمال ایران، مرز نمیشناسد. بدون اقدام فوری، این بحران نهتنها طبیعت بلکه آینده اقتصادی و اجتماعی جوامع را نیز دربر خواهد گرفت.