بازار آریا - تبریک به زُهران ممدانی که پس از برگزاری کارزاری چشمگیر و موثر، به عنوان شهردار نیویورک برگزیده شد. او که در آغاز نامی نسبتا ناشناخته بود، با هدایت کارزاری پرنشاط و مبتنی بر شبکههای اجتماعی توانست توجه افکار عمومی را به بحران طاقتفرسای هزینههای زندگی در شهر جلب کند.
«هیات تحریریه نیویورک تایمز» در یادداشتی در همین رابطه نوشت، پس از پیروزی در انتخابات مقدماتی حزب دموکرات در ماه ژوئن، ممدانی با منتقدان خود گفتوگو کرد و رویکردی عملگرایانه از خود نشان داد. از آغاز تا پایان، او توانست بر ساختار فرسوده سیاست شهری نیویورک غلبه کند و در برابر فنسالارانی باتجربهتر - از جمله شهردار وقت و یکی از فرمانداران پیشین - به پیروزی برسد.با این حال، روز سهشنبه (13 آبان)، ممدانی با اختلافی قابلتوجه پیروز انتخابات شد. «هیات تحریریه» ما در مرحله مقدماتی از کارزار او حمایت نکرد، زیرا نسبت به رویکردهای سیاستی و کمتجربگیاش نگرانی داشتیم. با این حال، اکنون آرزو داریم در مسوولیت جدید خود موفق باشد. نیویورک - پویاترین شهر جهان، اما شهری که بسیاری از ساکنانش احساس میکنند از دستیابی به زندگی مطلوب بازماندهاند - به موفقیت او نیاز دارد.اهمیت مسیر آینده شهر زمانی دوچندان میشود که رئیسجمهور ترامپ با نادیدهگرفتن قانون در تلاش برای تثبیت قدرت خویش است و در عین حال، بزرگترین شهرهای کشور را به نادرستی «از کنترل خارج» میخواند. او از هماکنون، ممدانی را بهعنوان یکی از رقبای سیاسی خود در نظر گرفته است.
برای آنکه ممدانی بتواند عملکردی موثر از خود نشان دهد، باید از تجربهی اخیر رهبران کلانشهرهای آمریکا درس بگیرد؛ رهبرانی که وعدهی تغییرات مترقی داده بودند اما عمدتا ناکام ماندند: از شیکاگو و سانفرانسیسکو گرفته تا سیاتل، پورتلند و حتی خود نیویورک در دوران «بیل دِ بلاسیو». این رهبران در مهار نابسامانیهای شهری کوتاهی کردند و نتوانستند در حوزههایی چون قابلیت پرداخت مسکن یا آموزش عمومی پیشرفت چشمگیری را رقم بزنند.«دِ بلاسیو» تنها یک موفقیت بزرگ داشت که ممدانی بهدرستی آن را الهامبخش میداند: پیشدبستانی همگانی، برنامهای که به صدها هزار کودک کمک کرده است.
با این حال، کارنامه کلی او چنان با نارضایتی عمومی همراه بود که پس از پایاندوره شهرداری، نتوانست حتی نامزدی حزب دموکرات برای یک کرسی کنگره در بروکلین را به دست آورد.ممدانی که با مجموعهای از وعدههای گسترده به میدان آمده بود، میتواند میراثی مثبتتر بر جای گذارد اگر تمرکز خود را بر دستاوردهای ملموس و اجرایی بگذارد. او باید از شهردارانی - چه میانهرو و چه مترقی - همچون «موریل باوزر» در واشنگتن، «مایک داگن» در دیترویت و «میشل وو» در بوستون، که در حل مشکلات مشخص شهری موفق بودهاند، الگو بگیرد.
ممدانی نمیتواند نابرابری اقتصادی، محرک اصلی کارزار انتخاباتیاش، را بهکلی از میان ببرد؛ اما میتواند گامهایی واقعی در جهت کاهش آن بردارد: ساخت مسکن بیشتر، گسترش دسترسی به مراقبت از کودکان و مدارس با کیفیت، و بهبود سرعت اتوبوسها و مترو. اگر در این مسیر موفق شود، الگویی تازه از حکمرانی دموکراتیک شهری ارائه خواهد داد آن هم در زمانی که بسیاری از آمریکاییها نسبت به این حزب تردید دارند و از ایالتهای دموکراتنشین به ایالتهای جمهوریخواه مهاجرت کردهاند.در تاریخ آمریکا، نیروهای ترقیخواه همواره سابقهای درخشان در استفاده از ظرفیت دولت برای کاهش نابرابری و ارتقای کیفیت زندگی مردم داشتهاند. اکنون، زهران ممدانی این فرصت را دارد که فصل تازهای از آن تاریخ را رقم بزند.
پیروزی ممدانی چه معنایی برای آینده «الاغها» دارد؟
تغییر مسیر حزب دموکرات
پیروزی ممدانی چه معنایی برای آینده دموکراتها دارد؟ این پرسشی است که پیرامون زهران ممدانی مطرح شده؛ سیاستمداری که کارزار انتخاباتیاش با پیروزی قاطع بر اندرو کومو، فرماندار پیشین ایالت نیویورک، به اوج رسید. ممدانی وعده داده بود چشماندازی تازه برای حزب دموکرات ترسیم کند: بازگشت تمرکز حزب به طبقه کارگر آمریکا، بدون چشمپوشی از دیدگاههایی که پیشتر در حاشیه جریان اصلی سیاست قرار داشتند. «جوزف استپانسکی» در تحلیلی برای الجزیره نوشت، کومو این رقابت را «جنگ داخلی» میان میانهروهایی همچون خود و ترقیخواهان تازهنفس مانند ممدانی توصیف کرد. این دوگانگی در روز انتخابات کاملا مشهود بود. برای مایکل بلکمن، رأیدهنده 68 ساله از محله کران هایتس بروکلین، مقابله با «طبقه حاکم سیاسی» مهمترین انگیزه حضور در پای صندوق بود.به گفته او، کومو نماد همان وضعیت دیرینهای است که سالها بر سیاست لیبرال حاکم بوده و با ثروتمندان حامی ترامپ پیوند دارد و حتی از حمایت لحظه آخری رئیسجمهور نیز برخوردار شد.
سازمان «دموکراتهای عدالتخواه» در بیانیهای اعلام کرد: «پیروزی زهران باید زنگ خطری برای دموکراتهای وابسته به منافع شرکتی باشد؛ اگر به مردم عادی خدمت نمیکنید، دوران حضورتان در قدرت کوتاه است.»کارزار ممدانی و متحدانش نیز پیروزی او را پیامی هشدارآمیز میدانند که فراتر از پنج منطقه نیویورک صدا کند.درسهایی که از کارزار ممدانی گرفته خواهد شد، هنوز روشن نیست. در سطح ملی، برخی از رهبران حزب دموکرات نسبت به استقبال از سیاستمدار 34 ساله محتاطاند؛ زیرا دیدگاههای او - از عضویت در سازمان سوسیالیستهای دموکرات آمریکا تا حمایت سرسختانه از حقوق فلسطینیان - ممکن است در انتخابات میاندورهای 2026 رأیدهندگان میانهرو را از صندوق دور کند.
در صدر این چهرههای محتاط، سناتور چاک شومر قرار دارد که در این رقابت بیطرف ماند.تریپ یانگ، استراتژیست حزب دموکرات، گفت دموکراتها فارغ از مواضع رسمی، با دقت مسیر ممدانی را دنبال خواهند کرد، زیرا شکست سال گذشته حزب در انتخابات ریاستجمهوری و کنگره نشان داد که نیاز به بازتعریف مسیر وجود دارد. یانگ با تعبیر «جنگ داخلی» میان نسل قدیم و تازهواردان حزب مخالف است. او گفت: «برای وقوع چنین جنگی، کومو باید ارتشی از حامیان دموکرات آماده میکرد که چنین نشد.» به باور او، پیروزی ممدانی نشان میدهد حزب دموکرات - چه رهبرانش بخواهند، چه نه - در حال حرکت به سمت دورهای تازه است؛ دورهای که در آن برچسبهای ایدئولوژیک اهمیت کمتری دارند و تنوع دیدگاهها بیش از پیش پذیرفته میشود.
به باور دانیل وورتل-لندن، استاد تاریخ در کالج بارد در بروکلین، موفقیت ممدانی تاکیدی بر این واقعیت است که «توان مالی مردم برای زندگی، مساله تعیینکننده زمان ماست.» او گفت: دموکراتها در گذشته هر زمان بر مسائل معیشتی و امنیت اقتصادی تمرکز کردهاند، موفق بودهاند. اما این تمرکز نباید به قیمت نادیده گرفتن آرمانهای مترقی دیگر تمام شود.برای بسیاری، این آرمانها در حمایت ممدانی از حقوق فلسطینیان و محکومیت نسلکشی در غزه تجلی یافته است. این موضوع باعث شده کومو حملات شدیدی علیه ممدانی ترتیب دهد و او را یهودستیز و «حامی تروریسم» بخواند. با وجود آنکه ممدانی برخی مواضع خود را شفاف کرده - مانند فاصله گرفتن از استفاده از عبارت «جهانیسازی انتفاضه» - اما همچنان در حمایت از فلسطین و انتقاد از اسرائیل ثابتقدم مانده است.
موفقیت ممدانی همزمان با افزایش حمایت از فلسطینیان در میان دموکراتها رخ داده است؛ روندی که عمدتا تحتتاثیر جنگ غزه شکل گرفته، هرچند بسیاری از رهبران ارشد حزب همچنان از ادامه کمکهای نظامی به اسرائیل حمایت میکنند.بیشک، موفقیت کارزار انتخاباتی ممدانی تنها آغاز راه است. او در مسیر اجرای برنامههایش با موانع زیادی روبهرو خواهد شد، بهویژه اگر بخواهد برای تحقق وعدههایی مانند «مراقبت همگانی از کودکان»، مالیات بر شرکتها و ثروتمندان نیویورکی را افزایش دهد.
صداقت ممدانی رای دهندگان را به سوی او هدایت کرد
نیویورکیها دموکراسی خود را پس گرفتند
پیروزی زهران ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک، محکومیتی اخلاقی برای ساختاری است که دسترسی سیاسی را با فضیلت و پول را با شایستگی اشتباه گرفته بود. در برابر سیل کمکهای مالی میلیاردرها، تردید رسانهها، اسلامهراسی و خصومت رهبران حزبی خود، ممدانی توانست پیروز شود و نشان دهد که قدرت دیگر صرفا با ثروت تضمین نمیشود. «زیاد موتالا»، استاد حقوق دانشگاه هاروارد، در یادداشتی در الجزیره نوشت، کارزار او تضاد میان شعارهای همدلی نخبگان ملی حزب دموکرات و خدمت واقعی به مردم را آشکار کرد. ممدانی مسالهای بنیادین را مطرح کرد: چه کسی توانایی زندگی در این شهر را دارد؟ پاسخ او ساده و اخلاقی بود: ساخت مسکن عمومی، حمایت از مستاجران، مراقبت همگانی از کودکان، اتوبوس رایگان و فروشگاههای عمومی برای دسترسی به غذای ارزان. او تاکید کرد که دولت باید به خدمت کارگران و شهروندان بپردازد، نه توسعهدهندگان و بانکداران.
رقیب او، اندرو کومو، نماد سیاستی بود که رأیدهندگان سالهاست از آن بیزارند؛ سیاستی که با حمایت حامیان میلیاردر و تلاش برای پاکسازی رسوایی از طریق قدرت پیش میرود. رفتار نهاد حاکم دموکرات در انتخابات مقدماتی، با حمایت از کومو باوجود اتهامات متعدد سوءرفتار جنسی، نشان داد که نگرانیهای اخلاقی حزب شرطی و تابع منافع مالی است. این رفتار، شباهت چشمگیری با پذیرش بیچونوچرای ترامپ توسط جمهوریخواهان داشت و سیاستی خالی از ارزشها را آشکار کرد. ممدانی در مناظرهها، بر تمرکز بر شهرداری نیویورک تاکید و از وعده سفر به اسرائیل خودداری کرد. صداقت او، بهرغم حملات رسانهای و فشار لابی صهیونیستی، رأیدهندگان را به سمت صداقت و اصول هدایت کرد. حتی حملات به او بهعنوان سوسیالیست یا متهم کردنش به یهودستیزی نتوانست رأیدهندگان را تحت تاثیر قرار دهد؛ آنها تعهد ممدانی به خدمت به مردم و عدالت اجتماعی را ارج نهادند.
پیروزی او همچنین نمایانگر قیام نسل جوان و ترقیخواهان است؛ نسلی که از اطاعت بیچونوچرای سیستم خسته شده، بدهی دانشجویی و اجارههای سنگین آیندهشان را تهدید میکند و از سیاستمدارانی که سازش اخلاقی را با خرد اشتباه میگیرند، خستهاند. این نسل به دنبال سیاستی است که حقیقت را بگوید و بر اساس آن عمل کند، نه نمایش نمادین ارزشها. رفتار رهبران ارشد حزب دموکرات، از جمله چاک شومر و حکیم جفریز، نشان داد که رهبری سنتی هنوز در قفس دیدگاههای طبقه حامیان مالی گرفتار است و نمیتواند با نسل جدید همراه شود. در مقابل، انتخاب ممدانی پیامی روشن برای حزب دموکرات دارد: مردم نیویورک، شهر پیچیده و متنوع آمریکا با بزرگترین جمعیت یهودی کشور، سیاست فریب و اطاعت از سرمایه را نمیپذیرند. با انتخاب ممدانی، نیویورکیها دموکراسی خود را بازپس گرفتند و نشان دادند که اصول و وجدان هنوز میتوانند بر قدرت و سرمایه پیروز شوند. این پیروزی، زنگ بیداری برای حزب دموکرات است؛ یا نخبگان اخلاقی جایگاه خود را بازسازی خواهند کرد یا نسلی جدید جای آنها را خواهد گرفت.