بازار آریا - دنیای اقتصاد : قیمت طلا که در روز سهشنبه حدود دو درصد افت کرده بود، روز گذشته روندی صعودی را طی کرد و به نزدیکی محدوده 4 هزار دلار در هر اونس رسید. علت اصلی این بازگشت، افزایش تقاضا برای داراییهای امن بهدنبال افت شدید شاخصهای سهام جهانی و نگرانی سرمایهگذاران از بالا بودن ارزشگذاریها در بازارهای مالی بود. همزمان با رشد طلا، بازار اوراق خزانه آمریکا نیز شاهد افزایش تقاضا بود که نشانهای از افزایش تمایل به ریسکگریزی و حرکت به سمت داراییهای امن محسوب میشود. در جای دیگر وزیر پیشین خزانهداری بریتانیا یک تحلیل در خصوص طلای جهانی ارائه داد.
افت قبلی طلا به دلیل موضع محتاطانه اعضای فدرالرزرو رخ داد. سه عضو این نهاد، برخلاف انتظارات بخشی از بازار، بهصورت صریح از کاهش نرخ بهره بیشتر در ماه دسامبر حمایت نکردند. این پیام مبهم از سوی سیاستگذاران باعث شد انتظارات برای سیاستهای انبساطی سریعتر فروکش کند و دلار آمریکا برای پنجمین روز متوالی تقویت شود؛ موضوعی که به زیان طلا تمام شد. بازار حالا منتظر سخنان مقامات بعدی بانک مرکزی آمریکا، از جمله رئیس فدرالرزرو سنتلوئیس است تا تصویر دقیقتری از مسیر سیاست پولی بهدست آید.
قیمت طلا از ابتدای سال تاکنون حدود 50 درصد رشد کرد و حتی در مقطعی رکورد تاریخی زد. بخشی از اصلاح قیمت اخیر ناشی از سرعت بسیار بالای رشد قبلی و نشانههایی بود که حکایت از «بیشخرید» و حباب کوتاهمدت داشت. در همین دوره، برخی صندوقهای قابل معامله مبتنی بر طلا نیز شاهد خروج سرمایه بودند که نشانهای از احتیاط بخشی از معاملهگران است. تحلیلگران معتقدند در کوتاهمدت طلا ممکن است بین محدوده 3800 تا 4050 دلار نوسان کند، زیرا هنوز درباره زمانبندی کاهش نرخ بهره فدرالرزرو و همچنین میزان تقاضای مصرفی طلا در چین، ابهام وجود دارد. با این حال، عوامل بنیادینی که رشد قیمت طلا را در ماههای اخیر پشتیبانی کردهاند همچنان فعالاند؛ از جمله خرید گسترده طلا توسط بانکهای مرکزی و سرمایهگذاران خصوصی که میتواند مسیر حرکت طلا را دوباره صعودی کند.
جیم اونیل، وزیر خزانهداری پیشین بریتانیا، در یک گزارش تحلیلی به این پرسش میپردازد که آیا جهش کمسابقه قیمت طلا و نوسانهای شدید اخیر آن نشانه شکلگیری یک حباب مالی است یا بیانگر تحولی عمیق در نظام پولی و مالی جهانی؟ اونیل گفت که خود او نیز در مورد روند اخیر طلا دیدگاههای متناقضی دارد؛ از یک سو، احتمال دارد افت اخیر نشاندهنده پایان روند صعودی باشد؛ از سوی دیگر، میتوان آن را صرفا یک اصلاح کوتاهمدت در مسیر یک روند قوی و ساختاری دانست که از تغییرات بزرگ در اقتصاد جهانی تغذیه میکند.
نخست، دیدگاه تحلیلگران بدبینان مطرح میشود. از نظر آنها، رشد شتابزده طلا که حتی شاخصهای تکنولوژیمحور مانند نزدک را پشت سر گذاشته، نشانهای از رفتار حبابی است. در چنین شرایطی، ترس از جا ماندن و ورود هیجانی سرمایهها موجب تقویت روند صعودی میشود، بدون آنکه پشتوانه واقعی داشته باشد. بدبینان معتقدند که شرایط کلاسیک رشد طلا، شامل ضعف شدید دلار و تورم بالا، در ماههای اخیر کاهش یافته و با وجود بهبود نسبی چشمانداز تورم و کاهش بازدهی اوراق، این جهش شدید منطقی نیست. به همین دلیل، رشد اخیر بیشتر شبیه به موجی احساسی و شکننده است تا نتیجه بنیانهای اقتصادی پایدار.
در مقابل، دیدگاه تحلیلگران خوشبین، فرضیه دیگری را مطرح میکند. اونیل که تجربه فعالیت در بازارهای مالی را دارد، به دورههای قبلی اشاره میکند که نگرانی از بدهی دولتها و احتمال استفاده از تورم برای کاهش ارزش واقعی بدهی، انگیزهای قوی برای رشد طلا ایجاد کرده بود. او همچنین به تجربه مدلهای سرمایهگذاری اشاره میکند که نشان میدادند وزن طلا در سبد داراییها باید بیشتر از آن چیزی باشد که در عرف بازار معمول بوده؛ هر چند مقاومت نهادی و ترس از ریسکپذیری، مانع اجرای این دیدگاهها شده است. در این چارچوب، رشد اخیر طلا را میتوان نشانهای از تغییر ذائقه سرمایهگذاری و افزایش توجه به داراییهای غیردلاری دانست.
بخش مهم دیگری از استدلال خوشبینان بر رفتار کشورهایی مانند چین و روسیه تاکید دارد. این کشورها با هدف کاهش وابستگی به دلار و ایجاد نظام پولی جایگزین در چارچوب گروه بریکس، خرید طلا را افزایش دادهاند. چنین اقداماتی میتواند مسیر بلندمدت قیمت طلا را تغییر دهد و زمینهساز حمایت ساختاری از آن باشد. افزون بر این، الگوی تاریخی نشان میدهد که کاهش نرخ بهره حقیقی در اقتصادهای پیشرفته به نفع طلاست؛ موضوعی که در شرایط فعلی نیز مطرح است، زیرا بازارها انتظار دارند بانکهای مرکزی در آینده انعطاف بیشتری به خرج دهند حتی اگر تورم بهطور کامل مهار نشده باشد.
در پایان، این اقتصاددان بریتانیایی تاکید میکند که هیچکس نمیتواند با قطعیت مسیر آینده طلا را پیشبینی کند و بحث میان حباب یا روند بنیادی همچنان باز است. طلا امروز در تقاطع عوامل اقتصادی، ژئوپلیتیک و تغییرات احتمالی در معماری مالی جهان قرار دارد و همین پیچیدگی پیشبینی را دشوار میکند. آنچه روشن است این است که سرمایهگذاران باید با ذهنی باز و احتیاط زیاد این بازار را دنبال کنند، زیرا تحولات طلا میتواند بازتابدهنده جابهجاییهای بزرگ در ساختار اقتصاد جهانی باشد.