بازار آریا - دنیای اقتصاد : بسیاری از شرکتهای معتبر ایرانی در دهههای 70 و 80 شمسی متولد شدهاند. فعالان اقتصادی آن دوره، به ویژگیهایی همچون «ثبات شاخصهای اقتصاد کلان» و «توجه ویژه مجموعه سیاستگذاری به بحث تولید» بهعنوان مهمترین دلایل کارآفرینان برای تاسیس و توسعه برندهای «ساخت ایران» اشاره میکنند.
حانیه سراج: دهههای 70 و 80 شمسی، دورهای طلایی در رشد تولید پس از انقلاب و پایان جنگ تحمیلی به شمار میرود. در آن زمان، توسعه و سازندگی کشور یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری حاکمیت بود و بخش خصوصی نیز با انگیزه و چشمانداز مثبت در مسیر توسعه اقتصادی مشارکت میکرد. حمایتهای دولت از جمله تسهیل فرآیندهای اداری، دسترسی نسبی به منابع مالی و ثبات نسبی اقتصادی، زمینهساز جذب نیروی انسانی و سرمایه به سمت فعالیتهای تولیدی شد و حتی بسیاری از برندهای بزرگ صنعتی در همان سالها پا به عرصه تولید گذاشتند. این شرایط به تولیدکنندگان انگیزه میداد تا با اعتماد به آینده، پروژههای بزرگ و بلندمدت را برنامهریزی و اجرا کنند.
با این حال، بررسی وضعیت کسبوکار در سالهای اخیر نشان میدهد که جذابیت فعالیت تولیدی برای سرمایهگذاران و افراد خلاق کاهش یافته است. محدودیتهای ناشی از تحریمها، شرایط اقتصادی نامطمئن و تورم بالا، نقدینگی را کاهش داده و بسیاری از فعالان اقتصادی ترجیح میدهند سرمایه خود را در بخشهایی با بازدهی سریعتر مانند خرید ارز دیجیتال، دلار یا طلا، قرار دهند. این وضعیت به همراه افزایش ریسک و عدم پیشبینیپذیری در بازار تولید، باعث شده که تمایل برای ورود به تولید کاهش یابد و سرمایهگذاری در این حوزه به میزان قابلتوجهی محدود شود. به باور کارشناسان برای بازگرداندن رونق به فضای تولید، باید ثبات اقتصادی، حمایت هدفمند دولت، کاهش بوروکراسی اداری و مسیرهای مطمئن بازگشت سرمایه فراهم شود تا همان انگیزه و اعتماد فعالان اقتصادی که در دهههای 70 و 80 وجود داشت، دوباره احیا شود. در غیر این صورت، روند فعلی میتواند به کاهش تولید، افت اشتغال و کاهش رقابتپذیری صنعتی کشور منجر شود.
عوامل پیشران تولید
علیاحسان ظفری، فعال حوزه صنایع غذایی، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» به بررسی عوامل موثر بر تمایل افراد به فعالیت تولیدی در دهههای 70 و 80 شمسی پرداختهاست. او در همین راستا توضیح داد: در آن دوران، انگیزه زیادی برای توسعه کشور وجود داشت و رونق تولید و اشتغال در آن زمان بالا بود. از طرفی، دستگاههای دولتی و بخش خصوصی هم با نگاهی مثبت در راستای توسعه کشور گام برمیداشتند. این نگاه باعث شد تا فعالیتهای تولیدی در آن زمان افزایش پیدا کند. این تولیدکننده درباره وضعیت دریافت تسهیلات از بانکها تصریح کرد: هرچند، در آن زمان هم مشکلات مالی یا حتی مشکل نقدینگی وجود داشت، اما بانکها و دستگاههای اجرایی از تولیدکنندگان حمایت میکردند. بنابراین، مشکلاتی که امروز در دریافت تسهیلات وجود دارد، در آن زمان وجود نداشت و هم بانکها و هم دستگاههای دولتی خود را در کنار تولید میدیدند.
ظفری در پاسخ به این پرسش که در آن زمان فرآیند اخذ مجوز و بوروکراسی اداری پیچیدگی امروز را داشت، گفت: بههیچوجه مشکلات و چالشهای امروزی وجود نداشت و افرادی که قصد انجام فعالیت تولیدی یا ثبت شرکت داشتند، میتوانستند در کمترین زمان ممکن مجوزهای لازم را اخذ کنند. بهعنوان نمونه، پروانه ساخت محصول، پروانه بهرهبرداری، و... در یک روز کاری صادر میشدند، اما امروز برای صدور هر یک از این پروانهها باید بیش از 6ماه زمان صرف شود. این فعال حوزه صنایع غذایی درباره وضعیت آموزش و استخدام نیروی کار متخصص در آن بازه زمانی اظهار کرد: مشکل چندانی در این زمینه وجود نداشت و زمانی که لازم بود نیروی کار آموزش ببیند، واحدهای تولیدی در این زمینه همکاری میکردند، اما متاسفانه امروزه نیروی کار چندان ثبات ندارد. در گذشته، توقعات نیروی کار منطقی بود و واحدهای تولیدی هم توانایی برآورده کردن توقعات نیروی انسانی را داشتند. در شرایط فعلی، هردو توان برآورده کردن توقعات یکدیگر را ندارند. ظفری درباره شرایط امروز تصریح کرد: به دلیل ضعف مدیریتها، شرایط تولید سختتر شده و این باعث آسیب رسیدن به سیستم تولید کشور میشود.
از انگیزه دیروز تا ناامیدی امروز
بهروز فروتن، فعال حوزه صنایع غذایی، درباره علت تمایل تولیدکنندگان به ورود به فعالیت تولیدی در دهههای 70 و 80 شمسی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» توضیح داد: در آن زمان، فعالیت تولیدی برای افراد جذابیت داشت و آنها امید داشتند که میتوانند در فضای فکری مورد نظر خود یعنی تولید، فعالیت کنند، اما امروزه این امید از بین رفته است. فروتن درباره فضای بوروکراسی اداری و فرآیند اخذ مجوز برای تاسیس واحد تولیدی در دوره مذکور تشریح کرد: در آن زمان، هرچند فرآیند اخذ مجوز به نسبت امروز سختتر بود، اما به دلیل امیدی که در دل تولیدکنندگان وجود داشت، این سختیها قابل تحمل بود، اما امروزه شاید فرآیند صدور مجوزها آسانتر شده باشد، اما امیدی برای انجام فعالیت تولیدی باقی نمانده است. او درباره علت سخت بودن فرآیند اخذ مجوز در آن دوران گفت: در آن بازه زمانی به دلیل عدم هماهنگی میان ادارهها و دستگاههای مختلف نظیر استاندارد، وزارت بازرگانی، و... فرآیند اخذ مجوز هم طولانیتر میشد.
این فعال حوزه صنایع غذایی درباره فضای رقابتی حاکم بر بازار در آن روزها عنوان کرد: در آن زمان، اصول اخلاقی در فضای رقابتی بازار بهتر از امروز رعایت میشد. زیرا امروز گرفتن سهم بیشتر از بازار اهمیت دارد و به اصول حرفهای کمتر توجه میشود. فروتن درباره چالشهای تامین مواد اولیه و واردات فناوری گفت: از آنجا که تولید در دهههای گذشته اهمیت ویژهای داشت، گمرکات هم با درک این موضوع به فرآیند واردات کمک میکردند، اما امروزه اینگونه نیست و چون فرآیند تولید سختتر شده، انگیزه تولیدکنندگان هم از بین رفته است. این تولیدکننده برای بهبود فضای تولید در شرایط فعلی پیشنهاد داد: در دورههای قبل، میز صادرات وجود داشت و نتایج خوبی هم به دنبال داشت، اما بعد از مدتی کنار گذاشته شد. پیشنهاد میشود امروز در بخش تولید این میز ایجاد شود و میز تولید در هر صنعتی با حضور بخش خصوصی فعالیت کند. اگر این طرح انجام شود، میتواند در بهبود فضای تولید نقش موثری ایفا کند.
چراغ سبز سرمایهگذاری
سیدباقر شریفزاده، عضو کمیسیون صنعت اتاق بازرگانی ایران، درباره شرایط تولید در دهه 70 و 80 شمسی به «دنیای اقتصاد» گفت: سرمایهگذاری همواره نیازمند وجود شرایط خاص خود است. بهطور کلی، در هر جامعه بسته به میزان قطعیت یا عدم قطعیت در فضای اقتصادی و سیاسی، تمایل به سرمایهگذاری تغییر میکند. هرچه شرایط جامعه از نظر اقتصادی و سیاسی شفافتر و قابل پیشبینیتر باشد و افق دید بلندمدتتری وجود داشته باشد، طبیعتا سرمایهگذار راحتتر جذب میشود، اما زمانی که شرایط به سمت عدم قطعیت میرود، فضا پیچیدهتر میشود و سرمایهگذاران با تردید و احتیاط بیشتری عمل میکنند. در دهه 1370، بهویژه پس از پایان جنگ، کشور وارد دورهای از سازندگی و حمایت از تولید شد. در آن زمان سیاستهای دولت بر جذب سرمایهگذاری، بازسازی اقتصادی و گسترش تعاملات تجاری متمرکز بود. نظام بانکی، دولت و حتی فضای عمومی جامعه در جهت حمایت از تولید و تجارت حرکت میکردند که نتیجه آن، شکلگیری فضای به نسبت باثبات و شفاف اقتصادی بود که اعتماد سرمایهگذاران را جلب میکرد و موجب رونق و ایجاد واحدهای تولیدی شد.
او درباره وضعیت دریافت تسهیلات بانکی در دوره مذکور تصریح کرد: در آن زمان، شرایط دریافت تسهیلات نسبت به حالا بهتر بود. در شرایط فعلی حتی اگر واحدهای تولیدی سرمایه در گردش خود را تامین کرده باشند، بازهم بانکها با واحدهای تولیدی همکاری نمیکنند. در چنین شرایطی، جریان نقدینگی از واحدهای تولیدی کسر میشود و این امر شرایط تولید را با مشکل مواجه میکند. از آنجا که سرمایه هوشمند است، زمانی که مشکلاتی نظیر تخصیص ارز، دریافت تسهیلات بانکی، حمایت از واحدهای تولیدی و... وجود داشته باشد، سرمایه هم جذب تولید نمیشود.
این فعال حوزه صنعت درباره شرایط حاکم بر بوروکراسی اداری برای دریافت مجوز در دهه 70 و 80 شمسی عنوان کرد: شاید در حال حاضر تکنولوژی پیشرفت کرده باشد و سامانههای برخط برای دریافت مجوز وجود داشته باشند، اما در آن سالها دریافت مجوز راحتتر از امروز بود. امروزه حدود 80 سامانه در این زمینه وجود دارد و این فرآیند، اخذ مجوز را دشوار میکند. از طرفی، در شهرستانها اختیارات کمتر است و برای کوچکترین تصمیمها باید از تهران اقدام شود.
افزایش بیسابقه مهاجرت نیروی کار
شریفزاده درباره دسترسی واحدهای صنعتی به نیروی کار در دهه 70 و 80 شمسی توضیح داد: در آن زمان، مشکلاتی نظیر مهاجرت نخبگان وجود نداشت و جذب نیروی کار متخصص نسبت به امروز آسانتر بود. در حال حاضر، مهاجرت نخبگان نسبت به قبل افزایش یافته و شغلهایی همچون خرید و فروش دلار و ارز دیجیتال و یا فعالیت در تاکسیهای اینترنتی وجود دارند که گاهی نیروی کار فعالیت در این شغلها را ترجیح میدهد. او در ارتباط با شرایط واردات تامین مواد اولیه در زمان، گفت: در آن زمان نهتنها واردات وتامین مواد اولیه بهسهولت انجام میشد، بلکه صادرات محصولات تولیدشده هم راحتتر بود؛ زیرا مشکلات بازگشت ارز در آن بازه زمانی وجود نداشت. این فعال بخش خصوصی در جهت بهبود شرایط تولید و سرمایهگذاری در این حوزه پیشنهاد داد: یکی از راهکارها، تغییر نگرش سیاستگذاران است. برای بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش تورم، افزایش اشتغالزایی و جذب سرمایه برای تولید، باید تولید ناخالص داخلی افزایش پیدا کند. باید مسیر تولید با کاهش بوروکراسی اداری، گردش روان سرمایه در گردش و... هموار شود.
شکوفایی صنعت احداث در گذشته
سهیل آلرسول، نایبرئیس کمیسیون فنی مهندسی و احداث اتاق بازرگانی ایران، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» درباره وضعیت سرمایهگذاری در پروژههای احداث و فنی مهندسی در دهههای 70 و 80 شمسی توضیح داد: یکی از شاخصهای مهم در آن دوره، نسبت بودجههای عمرانی یا تملک داراییهای سرمایهای به کل بودجه کشور بود. در واقع، حجم پروژههای عمرانی تعریفشده در مقایسه با وزن اقتصادی کشور قابلتوجه بود و سهم صنعت احداث از کل فعالیتهای اقتصادی بهصورت سرانه، در برخی سالها تا 17 درصد نیز گزارش میشد. در آن زمان، رقابتهای مخرب در بخش پیمانکاری و مهندسی مشاور هنوز شکل نگرفته بود و بازار تا حدودی متعادل عمل میکرد، اما پس از مدتی، تعداد شرکتهای دارای صلاحیت پیمانکاری و مهندسی مشاور بهسرعت افزایش یافت. رشدی که با ظرفیت واقعی بازار و حجم پروژههای صنعتی و عمرانی تناسبی نداشت.
این عدم توازن، زمینهساز رقابتهای ناسالم شد و به تدریج توان فنی و مالی شرکتهای بزرگ را کاهش داد. در تجربه جهانی، شرکتهای بزرگ عمرانی و مهندسی، نقش ستون فقرات پروژههای زیرساختی و ملی را ایفا میکنند، اما زمانی که توان فنی، ماشینآلات و ظرفیت تجهیزاتی یک پیمانکار در سطح مطلوب نباشد، اجرای پروژههای بزرگ با کیفیت و زمانبندی مناسب دشوار میشود. در نتیجه، با افزایش تعداد شرکتهای کوچک و کمتجربه و کاهش حاشیه سود پروژهها، بسیاری از فعالان اصلی از بازار خارج شدند و ظرفیت کل صنعت احداث کشور آسیب دید.
او درباره وضعیت دریافت تسهیلات بانکی برای پروژههای عمرانی در دهه 70 و 80 شمسی تصریح کرد: باید توجه داشت که در آن دوره بهدلیل سهم بالای بودجههای عمرانی، توان مالی دولت و نبود بدهیهای گسترده، گردش سرمایه در پروژههای صنعتی بالا بود و بیشتر پیمانکاران بینیاز از دریافت تسهیلات بانکی بودند. در دو دهه اخیر با کاهش نرخ سود فعالیتهای پیمانکاری، دریافت تسهیلات از شبکه بانکی توجیه اقتصادی ندارد. حتی در صورت دسترسی به منابع بانکی، تاخیر در پرداخت مطالبات دولتی باعث میشود بازپرداخت وامها برای شرکتها صرفه اقتصادی نداشته باشد و در نتیجه، تمایل به استفاده از تسهیلات کاهش یابد.
نایبرئیس کمیسیون فنی مهندسی و احداث درباره وضعیت اخذ مالیات در دوره مذکور اظهار کرد: صنعت احداث و فعالیتهای پیمانکاری از شفافترین بخشهای اقتصادی کشور بهشمار میروند، زیرا امکان پنهانکردن درآمد در آن وجود ندارد و تمام پرداختها به صورت مستقیم در سامانههای رسمی ثبت و رهگیری میشود. از سوی دیگر، هزینههای این بخش، بهویژه دستمزد و مصارف اجرایی، کاملا شفاف است. با این وجود، افزایش فشارهای مالی و مالیاتی در سالهای اخیر، به شرکتهای منظم و شفاف این حوزه آسیب زده است. شرکتهایی که با وجود طلبهای معوق از دولت، همچنان موظف به پرداخت بهموقع مالیات هستند. قرار بود اوراق تسویه مالیاتی راهکاری برای جبران این وضعیت باشد، اما بهدلیل تاخیر در اجرای آییننامهها، تعداد محدودی از شرکتها توانستهاند از آن استفاده کنند.
اولویت توسعه زیرساختها
این فعال بخش خصوصی درباره چالشهایی که امروزه حوزه فنی مهندسی و احداث با آن مواجه هستند، گفت: بزرگترین مشکل این است که در تعریف اولویتها چالشهایی وجود دارد. بهعبارت دیگر، گرچه توسعه زیرساختها بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی مطرح میشود، اما در عمل چنین رویکردی دیده نمیشود. نمونه روشن آن، کاهش مستمر بودجههای عمرانی در سالهای اخیر است. در حالیکه بودجههای جاری و اعتبارات نهادهای وابسته که نقش چندانی در توسعه کشور ندارند، نهتنها کاهش نیافته، بلکه گاهی افزایش هم یافته است، سهم بودجه عمرانی هر سال یا ثابت مانده یا کاهش پیدا کرده است. برآوردها نشان میدهد طی دو دهه گذشته، نسبت بودجههای عمرانی به کل بودجه عمومی به کمتر از نصف رسیده که این روند، آسیب جدی و جبرانناپذیری به مسیر توسعه کشور وارد کرده است.
دهههای 70 و 80شمسی، دوران رونق تولید و توسعه اقتصادی پس از انقلاب و پایان جنگ بودهاست. در آن بازه زمانی، حمایتهای دولت، ثبات نسبی اقتصادی و فرآیندهای اداری شفاف، انگیزه بالایی برای سرمایهگذاری ایجاد میکرد، اما امروزه محدودیتهای اقتصادی، تورم، ریسک بالای فعالیت تولیدی و بوروکراسی پیچیده، جذابیت این حوزه را کاهش داده و سرمایه و نیروی کار را به سمت فعالیتهای با بازده سریعتر سوق داده است. کارشناسان معتقدند، بازگرداندن اعتماد فعالان اقتصادی نیازمند کاهش بوروکراسی، حمایت هدفمند دولت و فراهم کردن مسیر مطمئن سرمایهگذاری است تا ظرفیتهای صنعتی کشور دوباره فعال شود.