بازار آریا - روزنامه ایران : موارد جاسوسی شهبازی و فکری که همکار یکدیگر در شرکتهای مرتبط بودند، نه اولین مورد از جاسوسی در لباس پیمانکار است و نه آخرین.
بابک شهبازی جاسوس موساد که همکاری اطلاعاتی، جاسوسی و امنیتی با رژیم صهیونیستی داشت و با افراد وابسته به این رژیم اطلاعات حساس را مبادله میکرد، پس از طی روال قانونی و تأیید حکم در دیوان عالی کشور، صبح دیروز به دار مجازات آویخته شد.
حکم مجازات بابک شهبازی که پیمانکار برخی مراکز حساس بود، در زندان قزلحصار کرج اجرا شد.
اما این خبر، بویژه نوع شغل و ارتباطی که شهبازی به واسطه این شغل با مراکز حساس داشت، بار دیگر زنگ هشدار نفوذ سرویسهای اطلاعاتی خارجی را به صدا درآورد.
این موضوع نشان دهنده مسألهای قابل توجه است: بهرهگیری از موقعیت پیمانکاری برای دسترسی به اطلاعات حساس نهادهای مختلف ایران و انتقال آنها به دشمنان در ازای دریافت پول و وعدههای اقامت خارجی. دلیل توجه به این مسأله، این واقعیت است که سه ماه پیش از شهبازی، اسماعیل فکری که او نیز به اتهام جاسوسی برای موساد مجازات شد، موقعیت شغلی مشابهی داشت.
به این معنی که اسماعیل فکری هم به عنوان همکار شهبازی و در شرکتهای پیمانکاری او، اما در یک شبکه جاسوسی فعالیت میکرد. این دو مورد، همراه با نمونههای قدیمیتر، مانند ماجرای علی اشتری که آبان ماه 87 به جرم جاسوسی مجازات شد، الگویی تکرارشونده را آشکار میکند: استفاده از پوشش پیمانکاری برای نفوذ به زیرساختهای حیاتی کشور.
بنا بر گزارش قوه قضائیه، بابک شهبازی به عنوان پیمانکار در مراکز مخابراتی، نظامی و امنیتی تهران و کرج فعالیت داشت و به دلیل دسترسی به محل نگهداری سرورهای حساس، اطلاعات کلیدی مانند مختصات دیتاسنترها و نقاط ضعف زیرساختی را در اختیار داشت.
شهبازی در تهیه، نصب و نگهداری سیستمهای خنک کننده فعال بود و بنا به همین تخصصاش، به عنوان پیمانکار در نهادهای حساس رفت و آمد داشت تا سیستمهای خنک کننده دیتاسنترهای این مراکز را تهیه و نصب و نگهداری کند.
بنابر این گزارش، او در اواخر سال 1400 در یک گروه مجازی با اسماعیل فکری آشنا شد و به دلیل ترس از افشای هویتش، فکری را به بهانه تخصص در شبکههای رایانهای و تسلط به زبان انگلیسی به شبکه جاسوسی خود وارد کرد.
شهبازی هم از طریق تماسهای اسکایپی با افسران موساد (با نامهای مستعار شموئیل، بنیامین و مایکل) اطلاعات حساس را منتقل میکرد و در ازای آن مبالغی به صورت رمزارز دریافت کرده بود.
به گزارش قوه قضائیه که خود نتیجه تحقیقات اطلاعاتی و بازجویی از وی بود، شهبازی حتی پیشنهاد انتقال بمب به مراکز حساس را به رابطان خود در موساد مطرح کرد، زیرا به گفته وی «خودرویش بازرسی نمیشد و کارت ورود به این مراکز را در اختیار داشت.»
اما پس از دستگیری اسماعیل فکری، همکار او در این شبکه در پاییز 1402، شهبازی به دستور موساد تبلتی که برای ارتباطات امن استفاده میکرد را با ضربات سنگ شکست و در رودخانه کرج انداخت، اما در نهایت در دیماه 1402 دستگیر شد.
پرونده او به اتهام «افساد فیالارض» و «محاربه» به اعدام منجر شد که در تیرماه 1404 در دیوان عالی کشور تأیید شد. اسماعیل فکری که خرداد ماه امسال مجازات شد، جدای از همکاری و ارتباط با شهبازی، موقعیتی مشابه داشت.
فکری، متخصص شبکههای رایانهای، در پروژههای فناوری اطلاعات (IT) در تهران و کرج فعالیت داشت و به دلیل تخصصش در شبکههای رایانهای، به زیرساختهای حساس مخابراتی دسترسی پیدا کرده بود. فکری وظیفه داشت اطلاعات طبقهبندیشدهای مانند مختصات دیتاسنترها، مأموریتهای سازمانی و اطلاعات افراد کلیدی را جمعآوری و از طریق بسترهای ارتباطی امن و رمزنگاریشده به موساد منتقل کند.
او تحت هدایت افسری با نام مستعار «امیر» عمل میکرد و برای دریافت پاداشهای مالی، کیف پول دیجیتال نصب کرده بود. در آذر 1402، نهادهای امنیتی ایران با رهگیری ارتباطات او، فکری را در عملیاتی پیچیده دستگیر کردند.
علی اشتری، موردی دیگر
موارد جاسوسی شهبازی و فکری که همکار یکدیگر در شرکتهای مرتبط بودند، نه اولین مورد از جاسوسی در لباس پیمانکار است و نه آخرین.
سالها پیشتر از اعدام این دو نفر، علی اشتری جاسوس موساد نیز که از طریق تجارت تجهیزات مخابراتی به اطلاعات مهم مراکز حساس دسترسی پیدا کرده بود، شناسایی، بازداشت و مجازات شد.
اشتری مدیر یک شرکت تجاری در تهران و دبی بود که به عنوان پیمانکار، تجهیزات مخابراتی و الکترونیکی را برای برخی نهادهای مهم تأمین میکرد.
او از طریق قراردادهای تجاری به اطلاعات حساس دسترسی داشت و با فروش تجهیزات معیوب که قابلیت شنود داشتند، اطلاعات کلیدی را به موساد منتقل کرد.
فعالیتهای او در تهران و سفرهای خارجیاش به دبی، بستری برای ارتباط با مأموران موساد فراهم کرده بود.
لنگرنشین؛ پیمانکاری که قاتل شد
محسن لنگرنشین دیگر جاسوس موساد که اردیبهشت امسال مجازات شد، کارشناس امنیت شبکه و بنگاهدار خودرو بود. تخصصاش به عنوان پیمانکار زمینه دسترسی او به مراکز حساس را فراهم کرده بود. لنگرنشین پس از ارتباط گیری با موساد و جذب شدن به سرویس اطلاعاتی دشمن، اقدامات بسیاری برای تأمین لجستیکی مأموران موساد انجام داد. به گزارش خبرگزاری قوه قضائیه، ازجمله مهمترین عملیاتهای پشتیبانی و جاسوسی لنگرنشین خرید یک دستگاه موتورسیکلت به دستور افسر موساد برای تحت نظر گرفتن شهید صیادخدایی بود که درعین حال با حضور در صحنه ترور، خبر حضور شهید صیادخدایی را به ضارب داده و بلافاصله پس از اتمام عملیات صحنه را ترک کرده است. بخشی از خودروها و موتورهایی که قرار بود در حمله به برخی تأسیسات در اصفهان استفاده شود، از سوی لنگرنشین تأمین شده بود.
بستر جذاب برای جاسوس ها!
هر 4 جاسوس یاد شده، یعنی اشتری، فکری، لنگرنشین و شهبازی، از طریق تخصص فنی و قراردادهای پیمانکاری به اطلاعات حساس دسترسی یافتند و با جلب اعتماد نهادهای دولتی، اطلاعات را به موساد فروختند. اشتری از طریق تأمین تجهیزات مخابراتی، فکری از طریق تخصص در شبکههای رایانهای، شهبازی از طریق نصب سیستمهای خنککننده و لنگرنشین به واسطه خدمات در امنیت شبکه. انگیزه مالی و وعده اقامت خارجی، عامل اصلی همکاری آنان با موساد بود و در سه مورد اخیر، شبکهسازی داخلی نیز برجسته است. شهبازی با جذب فکری، شبکهای کوچک ایجاد کرد که امکان جمعآوری و انتقال اطلاعات را تقویت میکرد. حوزه فعالیت این دو (مخابرات، فناوری اطلاعات و زیرساختهای دفاعی) نشان دهنده هدفگذاری سرویسهای جاسوسی بر نقاط استراتژیک ایران است.
اما فارغ از همه اینها، این موارد جاسوسی نشان میدهد «پیمانکاری» به دلایل متعدد برای انجام اقدامات جاسوسی جذاب است. اول اینکه پیمانکاران از طریق قرارداد کاری به اطلاعات حساس دسترسی قانونی دارند، که نیاز به نفوذ غیرقانونی و ریسکپذیر را از بین میبرد. به عنوان مثال، شهبازی با داشتن کارت ورود به مراکز حساس و بازرسی نشدن خودرویش، موقعیت استثنایی برای جاسوسی داشت. دوم، اعتماد نهادهای دولتی به پیمانکاران، نظارت مداوم بر آنها را کاهش میدهد.
اشتری با سالها فعالیت تجاری، اعتماد نهادها را جلب کرده بود و فکری و شهبازی نیز در مسیر جاسوسی برای موساد، از این اعتماد بهره بردند. در نهایت اینکه حوزههای فنی مانند IT و زیرساختهای صنعتی که این افراد در آن فعال بودند، برای حملات سایبری و خرابکاری اهداف کلیدی هستند.