يکشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۴
اقتصاد جهان

نگاهی به میراث فکری جوئل موکیر؛ برنده نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۵

فیلسوف انقلاب صنعتی

فیلسوف انقلاب صنعتی
بازار آریا - دنیای اقتصاد : متن پیش‌رو، یادداشتی به قلم ران آبرامیتزکی (استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد) و مائوریسیو درلیچمن (استاد ...
  بزرگنمايي:

بازار آریا - دنیای اقتصاد : متن پیش‌رو، یادداشتی به قلم ران آبرامیتزکی (استاد اقتصاد دانشگاه استنفورد) و مائوریسیو درلیچمن (استاد دانشکده اقتصاد ونکوور، دانشگاه بریتیش کلمبیا) است. این دو، از شاگردان برجسته‌ی جوئل موکیر، یکی از برندگان نوبل اقتصاد امسال هستند که یادداشت خود را در، وب‌سایت مرکز تحقیقات سیاست اقتصادی (CEPR)، منتشر کرده‌اند. آنها در این یادداشت به کالبدشکافی میراث فکری و کارنامه‌ علمی استاد خود پرداخته‌اند و سعی داشته‌اند با مرور پنج کتاب بنیادین و ایده‌های محوری او، دیدی جامع درباره‌ی این پرسش کلیدی به مخاطب ارائه دهند که چرا و چگونه انقلاب صنعتی و رشد اقتصادی مدرن، نه در جایی دیگر، که در اروپای عصر روشنگری رخ داد. این مقاله تبیین می‌کند که چگونه موکیر، فراتر از نظریه‌های رایج انباشت سرمایه، ریشه‌های این معجزه را در دگرگونی فرهنگی، تبادل آزاد ایده‌ها و پیوند میان دانش گزاره‌ای و دانش تجویزی جست‌وجو می‌کند
رشد اقتصادی مدرن، شبیه‌ترین پدیده به معجزه‌ای است که علم اقتصاد می‌تواند ارائه دهد. طی دو قرن گذشته، نوآوری‌هایی که استانداردهای زندگی را ارتقا دادند،‌ میلیاردها نفر را از فقر رهانیدند. این نوآوری‌ها تله مالتوسی را شکستند؛ تله‌ای که هزاران سال عملا تمام بشریت را در سطح معیشت حداقلی اسیر نگه داشته بود.
دینامیک‌های نهفته در گسترش پایدار درآمد سرانه، کانون توجه نظریه رشد درون‌زا است. این نظریه، توسط افرادی چون پل رومر، فیلیپ آگیون و پیتر‌ هاویت، برندگان نوبل، توسعه‌یافته است. اما برای درک اینکه این دینامیک‌ها چگونه نخستین بار ظهور کردند و پا گرفتند، باید به سراغ آثار جوئل موکیر رفت. او در سال 2025، مشترکا با آگیون و‌ هاویت، جایزه نوبل علوم اقتصادی را دریافت کرد (کمیته جایزه علوم اقتصادی به یاد آلفرد نوبل 2025).
دگرگونی محوری در منشأ رشد مدرن، انقلاب صنعتی است و موکیر را باید نظریه‌پرداز بی‌بدیل آن دانست. او در سیزده کتاب خود (که دو جلد دیگر نیز در دست انتشار است)، یک دانشنامه پنج جلدی و بیش از صد مقاله، درک ما را از تقریبا هر واقعیت و نظریه مرتبط با صنعتی‌شدن، از نو شکل داده است. دامنه کار او از مکانیک طراحی ماشین و فرآیندهای تولید تا نیروهای فکری و سیاسی که جوامع را یکسره دگرگون کردند، گسترده است.
سبک نوشتاری متمایز او، فضل و دانش ژرف را با چارچوب‌بندی نظری دقیق، به‌طرزی ماهرانه در هم می‌آمیزد. تسلط او بر دایره واژگانی و بیانی فوق‌العاده گسترده، مهارتی است که برایش جایگاهی رفیع و احترامی کم‌نظیر، هم در میان مورخان و هم در میان اقتصاددانان، به ارمغان آورده است.
ما دو تن از دانشجویان متعدد جوئل هستیم که به لطف شور و اشتیاق واگیردار او به تاریخ اقتصادی و سبک راهنمایی الهام‌بخش و سخاوتمندانه‌اش، به مورخان اقتصادی بدل شدیم. بی‌آنکه مدعی باشیم می‌توانیم حق مطلب را درباره کارنامه‌ای با این گستره و اثرگذاری ادا کنیم، در اینجا نقاط عطف کلیدی آن را مرور می‌کنیم.
انقلاب صنعتی
کمیته نوبل، سهم اصلی موکیر را شناسایی پیش‌نیازهای رشد پایدار از طریق پیشرفت فناورانه خلاصه کرد. این دستاورد در یک اثر واحد محقق نشد، بلکه ماحصل روایتی تدریجی و موشکافانه از فرآیندهای پیرامون ظهور انقلاب صنعتی بود که در پنج کتاب اساسی متبلور شد.
این مسیر، مسلما با اهرم ثروت (1990) آغاز می‌شود؛ کاوشی همه‌جانبه در زیر و بم فنی و مکانیکی تغییرات فناورانه. کتاب بر بینشی بنیادین استوار بود. فناوری اغلب فقط به صورت غیرمستقیم اندازه‌گیری می‌شد. روش‌شناسی رایج منابع رشد، تغییر فناورانه را یک جعبه سیاه می‌دانست و آن را به عنوان باقیمانده برآورد می‌کرد؛ یعنی آن بخش از رشد اقتصادی که با ورودی‌های فیزیکی مانند سرمایه و نیروی کار قابل توضیح نبود. موکیر این جعبه سیاه را با رویکردی ایجابی گشود. او اختراعات بزرگ از یونان و روم باستان به بعد را ردیابی و نقش آنها را در تسهیل رشد ارزیابی کرد.
موکیر بر پایه کالبدشکافی دقیق و شگفت‌انگیز اختراعات کلیدی عصر صنعتی، یک طبقه‌بندی ارائه می‌دهد که پیشرفت‌های فنی را به دو نوع اصلی تقسیم می‌کند. نوآوری‌های دگرگون‌ساز، ابداعاتی رادیکال و پارادایم-شیفت هستند که شیوه انجام کارها را یکسره متحول می‌کنند. چند نمونه کلاسیک از این دست، موتور بخار است که انرژی حرارتی را به انرژی مکانیکی بدل می‌کند. نمونه دیگر، فرآیند واکسیناسیون آبله توسط ادوارد جنر است که با تلقیح ویروس‌های حیوانی، انسان را در برابر بیماری مصون می‌سازد. بالن‌های هوای گرم نیز که برای نخستین بار امکان پرواز مستقل را به انسان دادند، در همین دسته قرار می‌گیرند.
در مقابل، نوآوری‌های تکمیلی قرار دارند که بهبودهای تدریجی هستند و پتانسیل اقتصادی همتایان دگرگون‌ساز خود را شکوفا می‌کنند. در این دسته، می‌توان به چگالنده مجزای جیمز وات اشاره کرد که موتورهای بخار را برای واحدهای صنعتی، به لحاظ اقتصادی توجیه‌پذیر ساخت. همچنین باید از فرآیند پادلینگ و نورد هنری کورت نام برد که تولید انبوه آهن ورزیده را امکان‌پذیر کرد.
موکیر انقلاب صنعتی را به مثابه تجمیع نوآوری‌های دگرگون‌ساز توصیف می‌کند که به شتاب‌گیری نوآوری‌های تکمیلی انجامید. او همچنین یکی از عوامل کلیدی نقش پیشروی بریتانیا در صنعتی‌شدن را، برخاسته از مزیت نسبی این کشور در تولید نوآوری‌های تکمیلی می‌داند.
در کتاب انقلاب صنعتی بریتانیا: یک منظر اقتصادی (1993)، مقدمه او به عنوان ویراستار (که تقریبا نیمی از حجم کتاب را تشکیل می‌دهد) به مناقشه بر سر اینکه انقلاب صنعتی یک تغییر تدریجی بوده یا گسستی ناگهانی، پایان می‌دهد. او با استفاده از مدلی ساده که در آن، یک بخش صنعتی کوچک اما سریع‌الرشد در کنار یک بخش کشاورزی بزرگ و راکد همزیستی دارد، نشان می‌دهد که چگونه شتاب سریع در تغییرات فناورانه ممکن است دهه‌ها طول بکشد تا در آمارهای کلان اقتصادی نمایان شود.
نمونه‌ای از سبک کلاسیک او را می‌توان در ردیه او بر این ادعا دید که تغییرات نمی‌توانسته چندان ناگهانی بوده باشد، زیرا معاصران آن دوره هرگز اشاره نکردند که در بحبوحه یک انقلاب صنعتی زندگی می‌کنند. پاسخ ظریف و طعنه‌آمیز موکیر این است که رومیان باستان نیز هرگز اشاره نکردند که در دوران عصر باستان کلاسیک زندگی می‌کنند.
دانش گزاره‌ای و دانش تجویزی
چرا تجمیع‌های مشابهی از اختراعات پارادایم-شیفت و سودمند اقتصادی در زمان‌ها و مکان‌های دیگر ظاهر نشد؟ البته که پیش از صنعتی‌شدن نیز تغییرات فناورانه وجود داشت. اروپای قرن شانزدهم از امپراتوری روم پیشرفته‌تر بود و روم نیز به نوبه خود از بابل جلوتر بود. با این حال، چنین پیشرفتی، کند و نامنظم بود و هرگز چیزی بیش از یک رهایی موقت از تله مالتوسی فراهم نکرد.
در هدایای آتنا (2002)، موکیر تمایزی میان دانش گزاره‌ای (اینکه چرا چیزها کار می‌کنند) و دانش تجویزی (اینکه چگونه کار می‌کنند) قائل می‌شود. در یک بافت معرفتی محدود، یعنی در فقر دانش گزاره‌ای، بیشتر تغییرات از طریق آزمون و خطای پرهزینه و با درک اندکی از چرایی موفقیت‌ها رخ می‌داد. در چنین دنیایی، اختراعات و فنون جدید، در نهایت، به بازدهی نزولی می‌رسیدند. تمایزات اجتماعی میان اهل نظر (savants) و اهل عمل (fabricants) نیز مانع از آن نوع باروری متقابلی می‌شد که می‌توانست به پیشرفت سریع‌تر بینجامد.
در مقابل، مشخصه عصر صنعتی، وجود حلقه‌های بازخورد مثبت میان دانش گزاره‌ای و تجویزی، و افزایش ارتباط میان اهل نظر و اهل عمل است که به پیشرفت علمی و فنی پایدار انجامید. به نوشته موکیر، چنین چرخه مطلوبی در روزگاران گذشته که مهندسی بدون مکانیک، آهن‌سازی بدون متالورژی، کشاورزی بدون شیمی آلی، و طبابت بدون میکروبیولوژی وجود داشت، ناممکن بود. او نتیجه می‌گیرد که محرک‌های اصلی انقلاب صنعتی، روشنگری صنعتی قرن هجدهم و انقلاب علمی قرن هفدهم بودند.
دگرگونی فرهنگی
چرا این دگرگونی‌های فناورانه و فکری، که چنین نقشی محوری در صنعتی‌شدن داشتند، در اروپا رخ دادند و نه در جایی دیگر؟ موکیر در اقتصاد روشنگری (2009) این استدلال را پیش می‌کشد که ریشه‌های دیرین مدرنیته اقتصادی را نه در انباشت سرمایه، نه در برخورداری از منابع و نه در گشایش مسیرهای تجاری، بلکه باید در یک دگرگونی فرهنگی مبتنی بر خرد و کشف علمی جست‌وجو کرد.
روشنگری اسکاتلند این ایده‌ها را القا کرد که طبیعت قابل شناختن و تسخیر است و می‌توان قوانین آن را از طریق پژوهش علمی روشن ساخت. همزمان، تکثیر انجمن‌های علمی، نشریات و شبکه‌های فکری غیررسمی، گسترش دانش عملی را تقویت کرد و میان علم والا و پیشه‌وری عامیانه پیوند برقرار کرد.
اختراع به این دلیل رخ نداد که اروپاییان خلاق‌تر از دیگران بودند. بلکه آنها چارچوبی نظام‌مند ساختند که به ایشان امکان می‌داد هم طبیعت را بفهمند و هم آن را برای مقاصد اقتصادی مهار کنند.
چارچوب سیاسی بریتانیا امنیت و گشودگی را فراهم می‌کرد. این نظام، در قیاس با رژیم‌های قاره اروپا، نسبت به دیدگاه‌های مخالف بردبارتر بود، کمتر به سانسور دست می‌زد و از قانون ثبت اختراع و زیرساخت‌ها حمایت می‌کرد. مزایای آن، فوری یا به‌طور یکسان توزیع‌شده نبودند، اما این چشم‌انداز نوین نوآوری، پایدار از آب درآمد و بنیان‌های رشد مدرن را پی‌ریزی کرد.
انگلستان به تنهایی صنعتی نشد. بسیاری از نوآوری‌های دگرگون‌ساز که نیروبخش خیزش آن بودند، از قاره اروپا می‌آمدند. خود روش علمی، نخستین‌بار توسط گالیله صورت‌بندی شد و بسیاری از پیشرفت‌ها در ریاضیات، شیمی و فیزیک که بعدا در ماشین‌های صنعتی به کار رفتند، از فرانسه، آلمان و دیگر نقاط سرچشمه گرفتند. نکته مهم اما اینجاست که در محیط فرهنگی و نهادی بریتانیا بود که آن ایده‌ها در هم آمیختند و به یک موتور رشد واقعی بدل شدند.
شبکه‌های خلق و انتشار دانش
چرا چنین دگرگونی در اروپا ممکن شد؟ موکیر در فرهنگ رشد (2016)، دو عنصر را برجسته می‌سازد.
نخست، ظهور شبکه‌های سراسری اروپایی برای خلق و انتشار دانش بود. از قرون وسطی، تاسیس دانشگاه‌ها نهادهایی نسبتا منحصربه‌فرد را به اروپا بخشید که در نهایت، در پیشبرد توسعه فکری آن تخصص یافتند. اگرچه این دانشگاه‌ها در ابتدا ریشه در مطالعه الهیات، حقوق و طبابت داشتند، اما به طور فزاینده‌ای توجه خود را به پیگیری و حفظ دانش گزاره‌ای معطوف کردند و در این فرآیند، زبان لاتین را به عنوان زبان میانجی تثبیت کردند.
اختراع ماشین چاپ نیز نیروی محرکه مضاعفی بود که هزینه‌های مدون‌سازی و به گردش درآوردن آن دانش را کاهش داد. این فرهنگ نوین گفت‌وگوی باز و اشتراک‌گذاری ایده‌های علمی، شاید به بهترین شکل در تبادلات پرشور جمهوری نامه‌ها تجسم یافت؛ یک جامعه حقیقتا فراملی از دانشمندان و صنعتگران که راه را برای روشنگری هموار کرد.
عنصر دوم، پراکندگی سیاسی اروپا بود. این ویژگی، توانایی چهره‌های اقتدارگرا را برای سرکوب ایده‌هایی که ممکن بود قدرتشان را تهدید کنند، تضعیف می‌کرد. روشنفکران به‌راحتی می‌توانستند از مرزها عبور کنند و هرگاه فضا در مکانی خاص برای ایده‌هایشان نامساعد می‌شد، در جست‌وجوی حامی جدیدی برآیند.
اروپا همچنین از این شانس برخوردار بود که از منظر تراکم و تنوع نظام‌های سیاسی خود، در یک منطقه طلایی (حد بهینه) قرار گیرد. درحالی‌که یکپارچگی سفت و سخت سیاسی در چین، تغییرات فناورانه را سرکوب و حتی گاهی معکوس می‌کرد، پراکندگی شدید جهان اسلام پس از فروپاشی خلافت بغداد نیز مانع از بازسازی شبکه‌ای شد که بتواند به طور موثر دانشمندان و نوآوران را به هم متصل سازد. کتاب بعدی موکیر، دو مسیر به سوی رفاه: فرهنگ و نهادها در اروپا و چین، 1000-2000 که مشترکا با آونر گرایف و گیدو تابلینی نوشته شده، کاوش عمیق‌تری در این چشم‌انداز تطبیقی ارائه خواهد داد.
روشن ساختن مسیر صنعتی‌شدن و پیشرفت
می‌توان کارنامه علمی جوئل موکیر را در مجموع، چونان مسیری دید که تمام جنبه‌های مسیر تاریخی صنعتی‌شدن را روشن می‌سازد؛ این مسیر، از سنگ‌بناهای اولیه آن در حوزه نوآوری‌های ملموس و تاثیرات بخشی، تا نظریه‌ای فراگیر درباره زیربناهای فناورانه، فکری و فرهنگی آن را دربرمی‌گیرد.
پیام او نیز به همان اندازه ژرف و نافذ است. پیشرفت اقتصادی وابستگی حیاتی به کاوش فکری باز، تبادل آزاد ایده‌ها و دفاع سرسختانه از اصول علمی دارد. جایزه نوبل، در زمانی که چنین اصولی به طور فزاینده‌ای مورد هجوم قرار گرفته‌اند، به ما یادآوری می‌کند که کنجکاوی، کثرت‌گرایی و همکاری فکری، همان چیزهایی هستند که جوامع ثروتمند را پدید آوردند و عقب‌نشینی از آن‌ها، تمام مزایای رشد پایدار را به خطر می‌اندازد.
فراتر از نوشته‌هایش، موکیر در نقش‌های گوناگونی به این حرفه خدمت کرده است، از جمله به عنوان رئیس انجمن تاریخ اقتصادی. در دانشگاه نورث‌وسترن، مرکز تاریخ اقتصادی که او یکی از مدیران بنیان‌گذار آن است، یک حوزه مطالعاتی اغلب نادیده گرفته‌شده را به ستونی پویا در حیات علمی بدل کرده است.
شاید عمیق‌ترین تاثیر جوئل از طریق بیش از 60 دانشجوی دکترای او بوده باشد که بسیاری از آنها خود به رهبران فکری تبدیل شده‌اند. خبر جایزه نوبل او، شادی وصف‌ناپذیری را برای ده‌ها تن از آنان که در سراسر جهان پراکنده‌اند، به ارمغان آورد. بسیاری از آنها خاطراتی نقل خواهند کرد که چگونه مساعی جمیله جوئل به شروع دوران حرفه‌ای‌شان کمک کرد. (به زبان آمار) ضریب متغیر مجازی موکیر در رگرسیونی که کاریابی مورخان اقتصادی را توضیح می‌دهد، مثبت، معنادار و بسیار بزرگ است.
سخاوت جوئل نسبت به دانشجویانش و همچنین دوستان و همکاران دانشگاهی و پژوهشگران جوانی که آنان را چون شاگردان خود، حمایت می‌کرد. او شخصیتی کاریزماتیک و تاثیرگذار دارد. مدام مراقب فرزندان آکادمیک خود است. از آنها گزارش پیشرفت پروژه‌های تحقیقاتی‌شان را می‌خواهد. برای ارسال مقاله به مجموعه کتاب تاریخ اقتصادی جهان غرب که خود ویراستار آن است، لابی می‌کند. و در این میان، زمانی هم پیدا می‌کند تا شایعات آبدار حرفه‌ای را به اشتراک بگذارد، درباره تحولات جهانی و آدم‌های تنگ‌نظر به یکسان غر بزند و در شادی‌ها و غم‌های شخصی شریک شود.
اگرچه قوانین فیزیک ایجاب می‌کند که هر ساله، عده کمی از دانشجویان و دوستانش بتوانند بیش از چند ساعت از همنشینی با جوئل لذت ببرند، اما همگی گرمای پیوندی صمیمانه و شخصی را احساس می‌کنند. شاید هیچ توصیفی بهتر از این گفته خود او نباشد که من دانشجوی سابق ندارم، فقط دانشجو دارم.


نظرات شما