بازار آریا - بهرام شکوری* طی ماههای اخیر و با اجرای سیاستهای سختگیرانه در خصوص اقامت و اشتغال مهاجران افغانستانی، موج گستردهای از اخراج یا مهاجرت اجباری این نیروها از ایران رقم خورده است.
این تغییر، اگرچه ممکن است از نگاه کلانملی به دلایل امنیتی، اقتصادی یا اجتماعی توجیهاتی داشته باشد، اما برای برخی صنایع متکی بر نیروی کار ساده، بهویژه معدن و سنگ، در حکم وارد آمدن شوکی جدی است که تبعات فوری و قابلتوجهی در پی دارد. سهم کارگران افغان در زنجیره معدن و سنگ در طول سه دهه گذشته قابل توجه بوده است. مهاجران افغانستانی نقش کلیدی در بخشهای پرزحمت، کمدرآمد و پرریسک صنعت معدن و فرآوری سنگ ایفا کردهاند. این نیروها بهخصوص در استانهای زیر سهم قابلتوجهی داشتهاند:
• اصفهان (محمودآباد، رضوانشهر)
• یزد، کرمان، فارس، خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان، مرکزی و تهران
در این مناطق، افغانها بخش عمدهای از فعالیتهای زیر را بر عهده داشتند:
• استخراج دستی در معادن سنتی و خصوصی
• حمل و بارگیری سنگها و مواد معدنی
• کار در سنگشکنها، پولیشکاری، رزین و اپوکسی در کارخانهها سنگبری
• کمک به خطوط برش و آمادهسازی اسلب و تایل صادراتی
برآوردهای میدانی نشان میدهد در بسیاری از کارخانهها، 40 تا 60درصد نیروی ساده از میان مهاجران افغان تامین میشد.
پیامدهای خروج ناگهانی افغانها
1. اختلال در زنجیره تولید: کاهش ناگهانی نیرو باعث تاخیر در تحویل سفارشها و افت بهرهوری شده است.
2-افزایش هزینههای عملیاتی: نیروهای جایگزین بومی دستمزد بالاتری طلب میکنند و نیازمند آموزشاند؛ این باعث رشد هزینه تمامشده شده است.
3- کاهش توان رقابتی در بازارهای بینالمللی: بهویژه در صنعت سنگ که ایران رقیب ترکیه، چین و هند است، افزایش هزینهها و نوسان تولید باعث تضعیف صادرات شده است.
ما بهعنوان فعالان بخش خصوصی و صنفی، با اصل توانمندسازی نیروی بومی موافقیم. اما نباید فراموش کرد که:
• در شرایط فعلی، رغبت عمومی برای اشتغال در مشاغل سخت، پایین است.
• تربیت نیروی جایگزین مستلزم زمان، حمایت بیمهای، آموزشی و رفاهی است.
بنابراین، سیاستگذاری باید بر گذار تدریجی و هوشمندانه استوار باشد، نه حذف یکباره.
پیشنهادهای اجرایی
1. ساماندهی قانونی حضور کارگران افغان: همه مهاجران شاغل در صنعت باید دارای هویت مشخص و معتبر باشند، و کارفرمایان بهعنوان ضامن قانونی معرفی شوند.
2- تعهد صاحبان معادن و کارخانهها به کنترل نظم و رفتار نیروهای مهاجر: تا هیچ تهدید اجتماعی یا امنیتی متوجه جامعه میزبان نشود.
3- ایجاد برنامه ملی جذب نیروی بومی: با همکاری دولت و بخش خصوصی، باید بستههای آموزشی، رفاهی و بیمهای طراحی شود تا جوانان ایرانی برای ورود به این حوزهها ترغیب شوند.
ضرورت حرکت بهسوی نوآوری و مکانیزاسیون از نگاه راهبردی، کشور باید بهتدریج وابستگی خود را به نیروی کار ساده کاهش دهد و بهسمت نوآوری، مکانیزاسیون و استفاده از فناوریهای نوین حرکت کند. تجربه جهانی نشان میدهد که:
• بسیاری از کارهای سنگین و خطرناک در معدن و فرآوری سنگ، امروزه توسط روباتها، بازوهای مکانیکی، سامانههای هوشمند حمل و پردازش انجام میشود.
• این رویکرد، علاوه بر افزایش بهرهوری و کاهش حوادث، از فشار روانی و جسمی بر نیروی انسانی میکاهد و کیفیت تولید را ارتقا میدهد. بنابراین، باید برنامهریزی برای ورود فناوریهای جدید و حمایت از شرکتهای دانشبنیان در این حوزه در اولویت قرار گیرد.
نتیجهگیری
اگرچه اتکای بیش از حد به نیروی مهاجر، آسیبپذیریهایی را در ساختار تولیدی کشور ایجاد کرده، اما حذف ناگهانی و بدون جایگزین آنها، تبعات جدی برای تولید ملی، اشتغال و صادرات دارد.
راه درست، مدیریت هدفمند، زمانمند و قانونمند نیروی کار مهاجر، سرمایهگذاری درتربیت نیروی بومی و حرکت هوشمندانه بهسوی نوآوری و تکنولوژیهای جایگزین انسانی است. در غیراین صورت، نهتنها با خلأ نیروی کار مواجه خواهیم بود، بلکه رقابتپذیری صنعتی ایران نیز در سطح منطقهای و جهانی آسیب جدی خواهد دید.
* رئیس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق بازرگانی ایران