سه شنبه ۱۳ آبان ۱۴۰۴
اقتصاد جهان

تحریم‌ها به‌تنهایی راهکار پایان جنگ اوکراین نیستند

استراتژی «تحمیل هزینه»

استراتژی «تحمیل هزینه»
بازار آریا - چهارشنبه گذشته، دونالد ترامپ تحریم‌های جدیدی علیه شرکت‌های بزرگ نفت و گاز روسیه اعمال کرد و محدودیت‌های استفاده از برخی ...
  بزرگنمايي:

بازار آریا - چهارشنبه گذشته، دونالد ترامپ تحریم‌های جدیدی علیه شرکت‌های بزرگ نفت و گاز روسیه اعمال کرد و محدودیت‌های استفاده از برخی موشک‌های دوربرد توسط اوکراین را لغو کرد؛ اقدامی که به کی‌یف اجازه می‌دهد تا به شکل آزادانه‌تری به قلمرو روسیه حمله کند.
این اقدامات در پی گفت‌وگوهای ترامپ با ولادیمیر پوتین و ولودیمیر زلنسکی در اوایل ماه انجام شد و پس از آن، رئیس‌جمهور آمریکا از لجاجت دو طرف ابراز ناخرسندی کرد. ترامپ مدت‌ها امیدوار بود این جنگ را زودتر خاتمه دهد. اما آیا این اقدامات به تنهایی کافی خواهند بود؟ زمانی که روسیه در فوریه 2022 حمله تمام‌عیار خود به اوکراین را آغاز کرد، ایالات متحده و متحدانش راهبردی را برگزیدند که هدف آن استفاده از قدرت سیاسی، اقتصادی و نظامی عظیم واشنگتن برای تحمیل هزینه‌های سنگین بر روسیه بود، به‌گونه‌ای که کرملین ناچار شود با شرایط اوکراین حاضر به پذیرش صلح شود.
این راهبرد موسوم به «تحمیل هزینه» به لحاظ نظری منطقی به نظر می‌رسد، اما در عمل تنها روند پیشروی روسیه را کند کرده و نتوانسته ولادیمیر پوتین را به پایان دادن به تجاوزش ترغیب کند.با وجود اعمال تحریم‌های متعدد، ارسال سلاح‌های پیشرفته به اوکراین و ارتقای توانایی‌های نظامی این کشور، از جمله پهپادها، روسیه هنوز به نقطه تسلیم نزدیک نشده و اکنون بخش بیشتری از خاک اوکراین را نسبت به سه سال پیش در اختیار دارد. با آغاز فوریه، جنگ وارد پنجمین سال خود خواهد شد و تنها چند ماه کمتر از طول جنگ جهانی اول خواهد بود.
طرفداران راهبرد تحمیل هزینه، پاسخ روشنی دارند: افزایش فشار. به‌طور مشخص، آنها خواستار تعهد نامحدود برای اعمال تحریم‌های بیشتر، ارسال سلاح‌های پیشرفته به اوکراین و مصادره دارایی‌های مسدودشده روسیه در اروپا هستند. با این حال، این اقدامات به تنهایی احتمالا شوک لازم برای تغییر بنیادین مسیر جنگ و مجبور کردن کرملین به پذیرش شرایط مذاکره اوکراین را ایجاد نمی‌کند.تحریم‌های اخیر نفت و گاز فشارها را افزایش می‌دهد، اما پس از سال‌ها تحریم که روسیه به آنها عادت کرده است، بازدهی آنها کاهش یافته است. اتحادیه اروپا اکنون نوزدهمین بسته تحریم‌های خود علیه روسیه را اجرا می‌کند و حمایت چین از مسکو اثر محدودکننده‌ای بر این تحریم‌ها دارد. در همین حال، کمتر تحلیلگر نظامی معتقد است که ارسال سلاح‌های جدید، حتی موشک‌های قدرتمند تام‌هاوک، تاثیر تعیین‌کننده‌ای بر جنگ خواهد داشت.
تانک‌های ابرامز که اوکراین در سال 2023 درخواست کرد، روند جنگ را به نفع کی‌یف تغییر ندادند و جنگنده‌های اف 16 نیز همان تاثیر تعیین‌کننده مورد انتظار را نداشتند. حتی رفع محدودیت‌های استفاده از حملات دوربرد اوکراین به خاک روسیه نیز نتایج ملموسی ایجاد نکرد.یک ایراد منطقی دیگر راهبرد «تحمیل هزینه» در پایان دادن به جنگ این است که طرفداران افزایش فشار غالبا می‌گویند مذاکره جدی اکنون بی‌فایده است، زیرا پوتین مصمم است کل اوکراین را تحت سلطه خود درآورد. در عین حال، معتقدند افزایش اندک فشار نظامی یا اقتصادی می‌تواند او را مهار کند. اما اگر پوتین واقعا قصد سلطه بر کل اوکراین را دارد، چرا افزایش فشار اندک باید نتیجه‌بخش باشد؟ بدیهی است که ایالات متحده و متحدانش دلایل خوبی برای تحمیل هزینه‌های سنگین بر کرملین دارند.
روسیه فشار اقتصادی و نظامی را واقعا احساس کرده است؛ به اندازه‌ای که توجه دیگر متجاوزان بالقوه جهان را جلب کند. بدون حمایت غرب، اوکراین برای جلوگیری از ورود نیروهای روسیه به کی‌یف و سرنگونی زلنسکی با مشکلات جدی مواجه می‌شد. این نوع فشارها بخش مهمی از روند دستیابی به آتش‌بس هستند، اما به تنهایی کافی نیستند.بنابراین نباید انتظار داشت تحریم‌های اخیر به تنهایی جنگ را به زودی پایان دهند مگر آنکه با رویکرد مذاکره‌ای بازتر از سوی غرب همراه شوند.
این ممکن است به معنای پذیرش توافقی تا حدودی مطلوب روسیه باشد؛ توافقی که ممکن است غرب ترجیح ندهد، اما در مقایسه با گزینه‌های دیگر، هنوز از نظر اوکراین و حامیان آن، نتیجه بهتری محسوب می‌شود. برخی از حامیان ظاهری اوکراین ممکن است در خفا تمایل داشته باشند جنگ ادامه یابد تا تهدید روسیه در اوکراین مهار شود.
اما چند سال بدون پیشرفت باید ما را به بازبینی توان واقعی آمریکا در اوکراین با هزینه‌های قابل قبول وادار کند. ناتوانی در پذیرش محدودیت‌های قدرت آمریکا، سابقه‌ای است که در تاریخ دخالت واشنگتن در ویتنام، عراق و افغانستان دیده شده است.همین روند در اوکراین نیز جریان دارد: اهداف بلندپروازانه‌ای که در آغاز تعیین شده بودند، اما ایالات متحده قادر به تحقق آنها نبوده و در نتیجه درگیر دخالتی چندساله شده است که کسی آن را به‌عنوان پیروزی به یاد نخواهد آورد. اگرچه آمریکا هنوز قدرتمندترین کشور جهان است، نادیده گرفتن محدودیت‌های قدرت این کشور باعث کاهش موفقیت آن در عرصه بین‌المللی و تحت تاثیر قرار گرفتن سیاست داخلی‌اش می‌شود.


نظرات شما