بازار آریا - امیرحسین رضایی : زمانی رویای بازار واحد اروپا، نماد بلندپروازیهای ژاک دلور، مارگارت تاچر و نسل سازندگان اتحادیه اروپا بود که امروز زیر فشارهای فزاینده بوروکراسی و بازگشت نیرومند ضدیت با اتحادیه اروپا گرفتار شده است. پروژهای که قرار بود موتور رشد اروپا باشد، اکنون به نمادی از فرسایش تدریجی توان رقابتی اروپا بدل شده؛ بهگونهای که اقتصاد اتحادیه، به تعبیر دلور، «دنبالهرو» است. اگرچه برداشتن مرزهای تجاری در حوزه کالا تا حدی محقق شد، اما انبوهی از موانع کوچک و بزرگ در خدمات، سرمایه، نیروی کار و حتی استانداردهای فنی، همچنان بازار واحد را تکهتکه نگاه داشته و هزینههایی سنگین بر کسبوکارها تحمیل میکند.
در دل این بحران پنهان، مثالهایی ظاهرا پیشپاافتاده اما از نظر اقتصادی مهم قرار دارد؛ از برچسبهای 20سانتیمتری روی عروسکهای ایکیا تا استانداردهای متناقض برای رنگ، اسباببازی و مواد غذایی؛ از طبقهبندی عجیب یک «آشپزخانه اسباببازی» به عنوان «وسیلهای کاربردی» تا الزامهای پراکنده و سردرگمکننده بازیافت در 27 کشور. این موانع خرد، در مجموع چنان سنگینی میکنند که صندوق بینالمللی پول میزان آنها را معادل تعرفهای 44درصدی برای کالاها و تا 100درصد برای خدمات برآورد کرده است. کسبوکارهایی که باید در برابر غولهای آمریکایی و آسیایی رقابت کنند، اکنون گرفتار پیچیدگیهایی هستند که نه حاصل رقابت ژئوپلیتیک، بلکه کاملا «خودساخته» است.
همزمان، شکاف عمیق بهرهوری اروپا با آمریکا گستردهتر میشود؛ بازار سرمایه اتحادیه هنوز یکپارچگی لازم را ندارد و سرمایهگذاری در فناوریهای نو عقبمانده است. بسیاری از رهبران اروپایی هشدار میدهند که قاره پیر درحالیکه برای گذار سبز، دیجیتالیسازی، دفاع و جمعیتِ در حال پیر شدن به رشد نیاز دارد، بر «ذخیره عظیمی از ظرفیت بلااستفاده» نشسته است.
پرونده امروز باشگاه اقتصاددانان «دنیای اقتصاد»، روایت افولی است که نه با یک ضربه، بلکه با انبوهی از تصمیمات کوچک و ترس از رقابت رقم خورده؛ داستان اینکه چگونه اروپا بزرگترین پروژه آزادسازی اقتصادی قرن بیستم را بهتدریج به خاک سپرده است.