دوشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۴
اقتصاد ایران

پیش‌بینی وضعیت تامین برق در زمستان ۱۴۰۴

پیش‌بینی وضعیت تامین برق در زمستان ۱۴۰۴
بازار آریا - آرسام ضیائی* تحلیل‌های تخصصی نشان می‌دهد که بحران انرژی در ایران یک معضل صرفا فصلی نیست، بلکه یک چالش ساختاری عمیق محسوب ...
  بزرگنمايي:

بازار آریا - آرسام ضیائی* تحلیل‌های تخصصی نشان می‌دهد که بحران انرژی در ایران یک معضل صرفا فصلی نیست، بلکه یک چالش ساختاری عمیق محسوب می‌شود که ریشه در عدم سرمایه‌گذاری کافی، فرسودگی زیرساخت‌ها، و الگوی مصرف افسارگسیخته دارد. در سال‌های اخیر، ناترازی تولید و مصرف، ابتدا در تابستان‌ها خود را در قالب کمبود برق ناشی از پیک سرمایش نشان داد و اکنون این بحران، با تغییر چهره، به ناترازی سوخت نیروگاه‌ها در فصل سرد سال سرایت کرده است.
مکانیسم سرایت این بحران، وابستگی شدید ناوگان تولید برق به گاز طبیعی است. نیروگاه‌های حرارتی ایران، که بیش از 90 درصد برق کشور را تامین می‌کنند، بین 80 تا 83 درصد به گاز طبیعی وابسته هستند. در فصل سرما، با افزایش شدید مصرف گاز در بخش خانگی، شرکت ملی گاز مجبور است تخصیص گاز به نیروگاه‌ها و صنایع را محدود کند. این امر به صورت مستقیم، ظرفیت تولید برق کشور را کاهش می‌دهد و ناترازی گاز (کمبود سوخت اولیه) را مستقیما به ناترازی برق (کاهش ظرفیت تولید) در زمستان تبدیل می‌کند. تداوم روش‌های کوتاه‌مدت، امنیت انرژی کشور را در سال‌های آتی با تهدید جدی مواجه می‌کند.
فرسودگی ناوگان تولید و تاثیر تحریم‌ها
صنعت برق کشور با یک شکاف ساختاری جدی میان تولید و تقاضا مواجه است. تحلیل‌های دانشگاهی حاکی از آن است که تقاضای برق در ایران سالانه با رشدی معادل 7 درصد روبه‌رو است، درحالی‌که به دلیل فرسودگی تجهیزات، ظرفیت عملی تولید سالانه حدود 5 درصد افت می‌کند. این شکاف سالانه 12درصدی، نیاز مبرمی به سرمایه‌گذاری برای نوسازی و افزایش ظرفیت ایجاد کرده است.
تحریم‌های بین‌المللی یکی از عوامل اصلی تشدید این چالش ساختاری به شمار می‌روند. تحریم‌ها دسترسی به منابع مالی بین‌المللی، فناوری‌های پیشرفته و تجهیزات مدرن مورد نیاز بخش انرژی را به شدت محدود کرده است. این محدودیت‌ها مانع ورود تکنولوژی‌های نوین، مانند توربین‌های با راندمان بالا و سیستم‌های کنترل هوشمند، شده است. در نتیجه، بسیاری از نیروگاه‌ها با فناوری‌های قدیمی و راندمان پایین فعالیت می‌کنند که موجب افزایش مصرف سوخت به ازای تولید هر مگاوات برق می‌شود. از سوی دیگر، برای تامین برق مورد نیاز در پیک تابستان 1404، شرکت ملی گاز مجبور شد بخشی از تعمیرات اساسی پالایشگاه‌ها را به تعویق بیندازد. این تعویق، اگرچه به تامین برق در تابستان کمک کرد، اما به صورت مستقیم به کمبود تخصیص گاز به نیروگاه‌ها در فصل پاییز و زمستان منجر شد. این چرخه نشان‌دهنده استراتژی مدیریتی است که پایداری بلندمدت را قربانی حل مقطعی بحران فصلی می‌کند.
حکمرانی گاز و اولویت مطلق خانگی
محور اصلی چالش برق در زمستان، ناترازی گاز و نحوه حکمرانی بر توزیع آن است. شرکت ملی گاز ایران به صراحت اعلام کرده است که «حفظ پایدار جریان گاز بخش خانگی اولویت نخست این شرکت به‌ویژه در فصل سرد سال است». این سیاست در عمل به معنای محدودیت یا قطع گاز سایر بخش‌ها، از جمله نیروگاه‌ها و صنایع، برای حفظ شبکه خانگی است.
درحالی‌که سهم مصرف گاز خانگی از کل مصرف سالانه حدود 25 درصد است، این رقم در چهار ماه سرد سال، به دلیل شدت سرما و ناکارآمدی وسایل گرمایشی، می‌تواند به 40 تا 45 درصد و حتی در شرایط اوج مصرف، به 75 درصد کل گاز تحویلی افزایش یابد.
کسری گاز نیروگاه‌ها و ضرورت سوخت مایع
شرکت ملی گاز ایران پیش‌بینی کرده است که مصرف روزانه گاز کشور در اوج سرمای بهمن 1404 به احتمال زیاد به حدود 990‌میلیون مترمکعب خواهد رسید. این در حالی است که حداکثر ظرفیت تامین گاز در کشور حدود 850‌میلیون مترمکعب در روز است. این ناترازی، مستقیما به کاهش تخصیص گاز به صنایع و نیروگاه‌ها می‌انجامد. کاهش سهم گاز تحویلی به نیروگاه‌ها، که در نیمه دوم سال 1404 تا 7 درصد نسبت به سال قبل کاهش یافته بود، نیروگاه‌ها را مجبور می‌کند تا سوخت اصلی خود را با فرآورده‌های نفتی جایگزین کنند. دولت با اولویت دادن مطلق به بخش خانگی، هزینه ناترازی انرژی را از نارضایتی اجتماعی به سمت رکود سوق می‌دهد.
سپر دفاعی سوخت مایع
در پاسخ به تجربه‌های تلخ کمبود سوخت در زمستان‌های گذشته، وزارت نیرو و وزارت نفت در هماهنگی نزدیک، استراتژی ذخیره‌سازی سوخت مایع را با جدیت دنبال کرده‌اند. مدیران بخش انرژی اعلام کرده‌اند که ذخایر سوخت مایع (گازوئیل و مازوت) نسبت به سال گذشته بهبود چشم‌گیری داشته است. معاون اجرایی رئیس‌جمهور گزارش داده است که ذخیره گازوئیل تا سه برابر سال قبل افزایش یافته است. از نظر فنی نیز، صنعت برق آمادگی بالایی برای زمستان دارد. 
این اقدامات با هدف افزایش ضریب آمادگی تولید به حداکثر انجام شده تا در صورت کمبود گاز، امکان تولید پایدار با سوخت مایع فراهم شود و نیاز به اعمال خاموشی در بخش خانگی مرتفع شود. با این حال، کارشناسان انرژی این ذخیره‌سازی عظیم را نه به عنوان یک موفقیت پایدار، بلکه صرفا یک راه‌حل موقتی و پرهزینه می‌دانند که برای سرپوش گذاشتن بر «ناترازی ساختاری گاز» در کشور استفاده شده است. این اقدام، در واقع، پذیرش شکست در تامین پایدار گاز است.
انتخاب میان خاموشی و آلودگی هوا
تکیه بر سوخت مایع برای جبران ناترازی گاز در فصل سرد، دولت را در یک تناقض استراتژیک قرار می‌دهد: انتخاب بین خاموشی و آلودگی هوا. این انتخاب پیامدهای زیست‌محیطی فاجعه‌باری به دنبال دارد. سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل میزان سولفور بالای موجود در مازوت، مخالفت رسمی خود را با مصرف این سوخت در نیروگاه‌های حرارتی اعلام کرده است. مازوت تولیدی در ایران دارای بیش از 3 درصد گوگرد است که حدود 7 برابر استاندارد جهانی محسوب می‌شود. سوزاندن این سوخت غیر استاندارد باعث انتشار مقادیر زیادی ذرات معلق (PM2.5) می‌شود که عامل اصلی بیماری‌های قلبی و تنفسی هستند.
این استراتژی مدیریت بحران، که بهای پایداری برق را از طریق سوخت مایع تامین می‌کند، به صورت پنهان یک بدهی سنگین را به بخش سلامت عمومی کشور تحمیل می‌کند. آلودگی هوای ناشی از سوخت‌های آلاینده سالانه ‌میلیاردها دلار هزینه‌بر سیستم بهداشت و درمان تحمیل می‌کند.
سناریوی پایه (واقع‌بینانه)
فرض: دمای کلی کشور نرمال یا کمی بالاتر از نرمال باشد و اوج مصرف گاز در محدوده 850 تا 900‌میلیون مترمکعب باقی بماند. طرح‌های تشویقی مدیریت مصرف (مانند گواهی صرفه‌جویی انرژی) نیز تا حدی موفقیت‌آمیز عمل کنند.
نتیجه برق خانگی: با توجه به آمادگی فنی بالای نیروگاه‌ها و ذخیره بی‌سابقه سوخت مایع، احتمال خاموشی برق برنامه‌ریزی شده در بخش خانگی بسیار پایین است.
نتیجه صنایع و اقتصاد: در این سناریو، فشار ناترازی گاز تماما بر دوش بخش اقتصادی و مولد خواهد بود. صنایع بزرگ (مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی) و احتمالا شهرک‌های صنعتی کوچک با محدودیت شدید گاز و برق مواجه خواهند شد. این محدودیت‌ها منجر به کاهش تولید، افت بهره‌وری و افزایش هزینه‌های اقتصادی در نیمه دوم سال خواهد شد.
سناریوی بحرانی
فرض: ورود ناگهانی و طولانی‌مدت جبهه سرمای شدید و رسیدن مصرف گاز خانگی به حدود 990‌میلیون متر مکعب یا بالاتر از آن. در این شرایط، ریسک پیک سرد برقی (مهاجرت خانگی به وسایل گرمایشی برقی) به شدت افزایش می‌یابد.
مکانیسم شکست: در این حالت، ذخایر سوخت مایع (گازوئیل) که به عنوان سپری دفاعی ذخیره شده است، به سرعت تخلیه می‌شود. سخنگوی کمیسیون انرژی هشدار داده است که اگر ذخایر سوخت مایع پیش از پایان اسفند به صفر برسند، وزارت نیرو چاره‌ای جز اعمال خاموشی چرخشی در بخش خانگی نخواهد داشت.
نتیجه: در این سناریو، احتمالا خاموشی‌های چرخشی کوتاه‌مدت و برنامه‌ریزی نشده در بخش خانگی (به ویژه در ساعات پیک شب) رخ خواهد داد، هرچند شدت آن احتمالا کمتر از خاموشی‌های تابستانی خواهد بود. در این وضعیت، مازوت‌سوزی در نیروگاه‌های اطراف کلان‌شهرها به عنوان آخرین راهکار دفاعی، با شدت بالا اعمال خواهد شد تا شبکه برق به طور کامل فرو نپاشد.
سناریوی «زمستان آلوده»
فرض: هرگونه کاهش تخصیص گاز به نیروگاه‌ها، حتی در شرایط دمای نرمال.
نتیجه: حتی اگر خاموشی گسترده خانگی رخ ندهد (سناریوی پایه)، استفاده از سوخت‌های مایع جایگزین (گازوئیل و مازوت) برای جبران کسری سوخت نیروگاه‌ها، اجتناب‌ناپذیر است. این سوخت‌ها به ویژه در فصل وارونگی هوا در دی و بهمن، آلودگی هوای کلان‌شهرها (تهران، اصفهان، اراک و مشهد) را به شدت تشدید خواهند کرد.
این سناریو، یک «انتخاب تحمیلی» در حکمرانی انرژی است: حفظ پایداری برق خانگی به قیمت تخریب کیفیت هوا و آسیب به سلامت عمومی. با توجه به ذخیره‌سازی بالای سوخت مایع، «زمستان آلوده» محتمل‌ترین پیامد جانبی برای عبور از بحران برق در زمستان 1404 است.
نتیجه‌گیری
آمادگی صنعت انرژی برای زمستان 1404، به دلیل رکوردشکنی در ذخیره‌سازی سوخت مایع و تکمیل برنامه‌های تعمیراتی، نسبت به سال‌های قبل قوی‌تر است. احتمال خاموشی‌های گسترده خانگی کاهش یافته، اما این بهبود صرفا در سطح تاکتیکی و کوتاه‌مدت است. بحران ساختاری انرژی، یعنی ناترازی مزمن گاز (که اوج مصرف آن به 990‌میلیون مترمکعب می‌رسد) و فرسودگی تجهیزات ناشی از محدودیت‌های مالی و تحریم، همچنان به قوت خود باقی است.
مدیریت بحران در زمستان 1404 با اتکا به سوخت مایع، یک بدهی پنهان سنگین به محیط‌زیست و سلامت عمومی ایجاد می‌کند. با توجه به آلایندگی بالای سوخت‌های جایگزین (مازوت با گوگرد بالا)، در واقع دولت خاموشی برق را با آلودگی هوای شدید معاوضه کرده است. این معادله نشان می‌دهد که پایداری انرژی کشور همچنان در معرض ناپایداری عمیق ساختاری قرار دارد.
توصیه‌های سیاستی برای پایداری درازمدت
برای عبور پایدار از چالش‌های انرژی، ضروری است که سیاستگذاری از حالت «مدیریت بحران فصلی» به «اصلاحات ساختاری بلندمدت» تغییر کند:
1. اصلاحات قیمتی و مدیریت تقاضا: تا زمانی که قیمت‌گذاری انرژی (به ویژه گاز خانگی) اصلاح نشود و یارانه‌ها هدفمند نشوند، الگوی مصرف افسارگسیخته (که منجر به افزایش مصرف تا 75درصد کل گاز در زمستان می‌شود) ادامه خواهد یافت.
2. سرمایه‌گذاری برای راندمان و نوسازی: برای جبران شکاف سالانه 12 درصدی میان تقاضا و تولید (7درصد رشد تقاضا در مقابل 5 درصد افت ظرفیت)، نوسازی نیروگاه‌ها و انتقال تکنولوژی توربین‌های با راندمان بالا باید در اولویت قرار گیرد. این امر موجب کاهش مصرف سوخت به ازای هر مگاوات تولید می‌شود.
3. تقویت رگولاتوری بالادستی: ناترازی انرژی نتیجه عدم هماهنگی و تضاد منافع میان وزارتخانه‌های نفت و نیرو است. ایجاد یک نهاد رگولاتوری قوی و مستقل برای مدیریت ترازنامه انرژی کشور، به منظور تخصیص بهینه سوخت و مدیریت بار در بخش‌های مختلف، ضروری به نظر می‌رسد.
4. توسعه اقتصادی انرژی‌های پاک: توسعه نیروگاه‌ها باید با تضمین بازدهی اقتصادی برای بخش خصوصی و رفع موانع سرمایه‌گذاری (به‌رغم تحریم‌ها) تقویت شود. وابستگی 80 درصدی نیروگاه‌ها به گاز، تنها با تنوع‌بخشی به سبد انرژی کاهش خواهد یافت.
* کارشناس حوزه انرژی


نظرات شما