بازار آریا - دنیای اقتصاد : ایران بیش از 5800 کیلومتر نوار ساحلی دارد. با این پتانسیل انتظار میرود گردشگری دریایی به یکی از ستونهای اصلی اقتصاد کشور تبدیل شود. اما واقعیت چیز دیگری است؛ سهم گردشگری دریایی از سبد توریسم ایران کمتر از دو درصد است.
این آمار، در حالی مطرح میشود که برنامه هفتم توسعه جمهوری اسلامی ایران، با تصویب بند ج ماده 83، وعدههایی برای تسهیل و تشویق سرمایهگذاری در این حوزه داده بود. اما پس از گذشت بیش از یک سال، هیچ اقدام جدی برای اجرای این بند صورت نگرفته است. سعید انوری نژاد فعال در حوزه گردشگری دریایی در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» عنوان میکند که چنانچه مشکل قانونگذاری و تعدد نهادهای متولی مجوزدهنده در این بخش حل نشود گردشگری دریایی هم به سرانجام نمی رسد.
در بند» ج« ماده (83) آمده است که «بهمنظور تسهیل، تشویق و ایجاد مدیریت یکپارچه و متمرکز و تسریع در توسعه سرمایهگذاری بخش گردشگری ساحلی و دریایی توسط بخشهای خصوصی و تعاونی، با رعایت قوانین و مقررات، تمامی تصمیمگیریها برای اجرای طرحهای گردشگری اعم از صدور مجوز از طریق درگاه ملی مجوزهای کسبوکار، پاسخ استعلامات، نحوه فرآیند و قراردادهای واگذاری عرصه ساحلی و پهنه دریایی، استفاده از اسکلههای موجود برای کاربری ترکیبی گردشگری یا مسافری با رعایت قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار، به شورایی در هر استان ساحلی با ریاست وزیر کشور یا نماینده وی که دارای شرایط شرعی لازم از جمله وثاقت و امانت است و عضویت رئیس سازمان حفاظت محیطزیست یا نماینده وی که دارای شرایط شرعی لازم از جمله وثاقت و امانت است و عضویت استانداران، مدیران کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی (دبیر)، منابع طبیعی و آبخیزداری، بنادر و دریانوردی و حفاظت محیطزیست استان و رئیس فدراسیون نجات غریق و غواصی جمهوری اسلامی ایران بدون حق رای تفویض میگردد.» به گفته انوری نژاد، فعال حوزه گردشگری دریایی، اصلیترین مشکل این حوزه نبود متولی مشخص است.
او میگوید: مجوز نهایی برای توسعه گردشگری دریایی بر عهده سازمان بنادر و دریانوردی یعنی وزارت راه است و این سازمان هم گردشگری را جزو اولویتهای خود نمیداند. تا وقتی این موضوع حل نشود، سایر مسائل فقط تشریفاتی خواهند بود. او اضافه میکند: سازمان بنادر با وجود داشتن ماموریتهای مهم دیگر، علاقهای به ورود به حوزهای که مسوولیت آن مشخص نیست ندارد. این موضوع سالهاست مطرح شده اما هیچ اقدامی برای رفع آن انجام نشده است.
یکی دیگر از موانع مهم، کمبود زیرساختها است. انوری نژاد توضیح میدهد: در حوزه توریسم دریایی یکی از مهمترین زیرساختها، اسکلههای گردشگری است. اما اسکلههای استاندارد ما به انگشتان یک دست هم نمیرسد. بقیه اسکلهها صیادی یا باربری هستند. بهرهگیری از این اسکلههای غیراستاندارد باعث میشود گردشگر در زمان سوار و پیاده شدن ایمنی نداشته باشد.
او با اشاره به اینکه فقدان زیرساختها و تجهیزات استاندارد باعث میشود توسعه گردشگری دریایی با خطرات جدی همراه باشد، میافزاید: اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، نباید انتظار داشته باشیم هیچ اتفاق مهمی در این حوزه رخ دهد. بسیاری از آییننامهها و قوانین نیز به گونهای تدوین شدهاند که امکان صدور مجوز واقعی برای گردشگری دریایی وجود ندارد.
انورینژاد میگوید: به عنوان سرمایهگذار شش سال پیش وارد این حوزه شدم. در این سالها با انواع چالش زیرساخت، مجوز و... مواجه بودهام. حتی ناچار شدم 200 متر در یک اسکله صیادی کابلکشی انجام دهم تا سیم برق داشته باشیم. در کنار آن وضعیت سوخت لنجها یا سایر شناورهای گردشگری هم مشخص نبوده و نیست که همین امر ابهامها در این حوزه را بیشتر میکند.
انوری نژاد با اشاره به اینکه مسوولان بارها از تغییر آییننامهها سخن گفتهاند، اما اقدام عملی انجام نشده، میگوید: تا وقتی متولی مشخص اقدام نکند، هیچ تغییری صورت نمیگیرد. ما تمام تلاش خود را در استانهای بوشهر و هرمزگان انجام دادیم، حتی یک بار هم به سیستان و بلوچستان دعوت شدیم، اما اقدامات عملی در آنجا محدود بود.
انوری نژاد درباره وضعیت کنونی تورهایشان میگوید: از یک سال پیش دیگر هیچ تور یا برنامه گردشگری دریایی اجرا نکردیم، زیرا کار بسیار انرژیبر بود و ادامه آن غیرممکن شد.
اکنون در فکر فروش لنج و خارج شدن دائمی از این حوزه هستیم. به گفته او، این تجربه نمونهای از مشکلات گسترده گردشگری دریایی در ایران است؛ جایی که موانع قانونی، آییننامهای و مدیریتی، سرمایهگذاران را دلسرد کرده و مانع توسعه واقعی این حوزه شده است. این شرایط نه تنها رشد گردشگری دریایی را محدود کرده، بلکه تهدیدی جدی برای بهرهبرداری پایدار از ظرفیتهای طبیعی و فرهنگی ایران به شمار میرود.
میراث جهانی ایران در معرض خطر است
در برنامه هفتم توسعه آمده است که « مجوز لازم برای واردات کشتیهای گردشگری، شناورهای تفریحی، وسایل نقلیه و تجهیزات ویژه گردشگری برای سرمایهگذاران بخشهای خصوصی و تعاونی متقاضی، با معافیت حقوق ورودی، توسط وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی با رعایت اختیارات قانونی وزارت راه و شهرسازی و با رعایت قانون تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار صادر میگردد.» آیا در این شرایط واردات شناورها میتواند به توسعه این شیوه از توریسم منجر شود. انوری نژاد معتقد است ورود شناورهای مدرن هم نمیتواند توسعه گردشگری دریایی را تضمین کند.
او میگوید: حتی اگر بهترین شناورهای دنیا وارد کشور شوند، محدودیتهای قانونی مانع استفاده عملیاتی از آنها میشود. اگر به شما اجازه ندهند از نقطهای که مجوز گرفتهاید دو مایل دورتر بروید، گردشگری دریایی معنا ندارد. سرمایهگذار نمیتواند تورهای چند روزه برگزار کند یا بین جزایر حرکت کند و خدمات واقعی ارائه دهد. نهایتا میتوان چند نفر را برای چند ساعت در دریا جابهجا کرد، اما گردشگری حرفهای امکانپذیر نیست. او وضعیت ایران را با کشورهایی مانند ترکیه مقایسه میکند و میافزاید: در ترکیه صدها شناور قدیمی بازسازی شده و اکنون دهههاست که در کل حوزه مدیترانه گردشگری دریایی انجام میدهند. آنها تورهای چند روزه برگزار میکنند و خدمات سطح بالا ارائه میدهند.
این در حالی است که در ایران، حتی با شناورهای مدرن، به دلیل محدودیتهای قانونی و آییننامهای، چنین فعالیتهایی امکانپذیر نیست. انوری نژاد تاکید میکند که مشکل اصلی در نوع شناور یا مدرن یا قدیمی بودن آن نیست، بلکه به رویکرد و قوانین محدودکننده بازمیگردد. او میگوید:موضوع اصلی این است که آییننامهها و مقررات فعلی اساسا اجازه توسعه گردشگری دریایی را نمیدهند. حتی اگر سرمایهگذار همه هزینهها را بپردازد و بهترین شناورها را وارد کند، نمیتواند کسبوکار واقعی گردشگری دریایی ایجاد کند.
این فعال حوزه توریسم دریایی همچنین بر احیای میراث دریایی ایران از طریق گردشگری تاکید میکند و میگوید: یکی از ایدههایی که ما داشتیم این بود که حفاظت از میراث جهانی ایران جز از طریق باززندهسازی در حوزه گردشگری امکانپذیر نیست. اگر این اتفاق نیفتد، میراث دریایی ما نابود میشود، همانطور که روزبهروز در حال از دست رفتن است. به گفته او، نگهداری صرف از لنجها و شناورهای سنتی در قالب دکور یا موزه کافی نیست بلکه تنها بهرهبرداری عملیاتی و گردشگری میتواند این میراث را زنده نگه دارد، او اضافه میکند: تنها راه حفظ این میراث، استفاده واقعی و فعال از آن در گردشگری است.
انوری نژاد درباره سرنوشت لنجهای ایرانی میگوید: در سالهای اخیر دهها لنج از ایران خریداری شده و بخش عمدهای از آنها به قطر و بخشی به دبی رفته است. در قطر بیش از 80 تا 100 لنج قدیمی وجود دارد که بیشترشان از ایران منتقل شده و اکنون فستیوالهای دریانوردی سنتی برگزار میکنند. این فستیوالها سالهاست که برگزار میشوند، درحالیکه ما باید آنها را برگزار میکردیم.
او ادامه میدهد: ایران توانسته است لنجسازی را به عنوان یک میراث جهانی ثبت کند اما نه تنها فستیوالی برای آنها برگزار نمیکنیم، بلکه نهادهای متولی نیز اقدام عملی برای حمایت از فعالان این حوزه انجام نمیدهند و حتی موانع متعددی ایجاد میکنند. بنابراین طبیعی است که این میراث به تدریج از بین برود.
انوری نژاد میافزاید: با روند فعلی، بسیاری از آخرین نمونههای باقیمانده در ایران نیز از دست خواهند رفت. مشتریانی از سایر کشورها لنجها را خارج میکنند و دیگر چیزی برای ما باقی نمیماند. این امر باعث میشود میراث دریایی ایران در معرض نابودی قطعی قرار بگیرد.