بازار آریا - دنیای اقتصاد، محمد نعمتزاده : نااطمینانی یک از متغیرهای مهم برای سرمایهگذاران در بازارهای مالی است. میزان نااطمینانی در نحوه چینش سبد سرمایهگذاری بسیار موثر است. به گونهای که با افزایش این متغیر، سهم طلا در سبدهای سرمایهگذاری افزایش مییابد.
پوریا محمودی، فعال و پژوهشگر حوزه اقتصاد در زمینه نااطمینانی در اقتصاد و بازارهای مالی گفت: در سالهای اخیر، موضوع عدماطمینانی اقتصادی و تاثیر آن بر بازار سهام به یکی از مباحث مهم در اقتصاد و مالی تبدیل شده است. سرمایهگذاران در شرایطی تصمیمگیری میکنند که همیشه نسبت به آینده اقتصاد مطمئن نیستند و همین مساله میتواند رفتار آنها را بهطور جدی تحتتاثیر قرار دهد. شاخصی که در این زمینه بسیار مورد توجه قرار گرفته، شاخص نااطمینانی سیاستهای اقتصادی یا همان EPU است؛ شاخصی که توسط پژوهشگران (بیکر و همکاران) برای سنجش میزان تردید و ابهام موجود در تصمیمات سیاسی و اقتصادی طراحی شده و بر اساس بررسی محتوای رسانههای معتبر اقتصادی به دست میآید. این شاخص از بسامد واژههایی مرتبط با عدمقطعیت، سیاستهای اقتصادی و تغییرات قانونی تشکیل میشود و به نوعی میزان سردرگمی تصمیمگیران و فعالان اقتصادی در یک کشور را نشان میدهد.
وی افزود: نااطمینانی اقتصادی زمانی رخ میدهد که فعالان اقتصادی ندانند تصمیمات امروز آنها در آینده چه پیامدهایی خواهد داشت. این وضعیت میتواند به دلیل تغییرات ناگهانی در سیاستهای پولی و مالی، تحول در قوانین، بحرانهای سیاسی یا حتی بحرانهای بینالمللی شکل بگیرد. هرچه این ابهام بیشتر شود، سرمایهگذاران تمایل کمتری به پذیرش ریسک دارند و ترجیح میدهند سرمایه خود را در داراییهای کمریسکتر نگه دارند. همین رفتار، نخستین تاثیر مستقیم را بر بازار سهام میگذارد و باعث کاهش تقاضا برای خرید سهام و در نتیجه کاهش قیمتها میشود.
در کنار این موضوع، احساسات و روانشناسی سرمایهگذاران نیز نقش مهمی ایفا میکند. زمانی که شاخص EPU افزایش پیدا میکند، معمولا فضای ذهنی بازار منفیتر میشود و تصور آینده مبهم، موجی از نگرانی را میان سرمایهگذاران ایجاد میکند. همین تغییرات احساسی میتواند به رفتارهای هیجانی منجر شود؛ رفتاری که معمولا با فروشهای شتابزده همراه است و روند نزولی بازار را تشدید میکند. در واقع بخشی از اثرگذاری EPU نه از طریق دادههای واقعی، بلکه از مسیر ذهنیت و انتظارات سرمایهگذاران منتقل میشود. موضوع دیگری که تحتتاثیر نااطمینانی قرار میگیرد، نقدینگی بازار سهام است. زمانی که آینده نامشخص باشد، فاصله میان قیمت خرید و فروش بیشتر میشود و فعالان بازار تمایل کمتری به انجام معامله دارند. کاهش حجم معاملات و افزایش هزینه مبادله، جذابیت بازار را کم میکند و این کاهش نقدینگی نیز به نوبه خود نوسانات قیمت را بیشتر میسازد.
محمودی در ادامه گفت: افزایش نااطمینانی همچنین روی ارزشگذاری سهام تاثیر میگذارد. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران برای جبران ریسک، بازده بیشتری مطالبه میکنند و همین موضوع باعث افزایش نرخ تنزیل میشود. هرچه نرخ تنزیل بالاتر برود، ارزش فعلی جریانهای نقدی شرکتها کمتر محاسبه میشود و این مساله مستقیما به کاهش قیمت سهام منجر میشود. بنابراین یک رشد در شاخص EPU، میتواند در قالب روندی مکمل و زنجیرهای چند تاثیر همزمانبر بازار داشته باشد.
تحقیقات زیادی در کشورهای مختلف انجام شده و تقریبا همه آنها تایید میکنند که رابطه میان EPU و بازدهی سهام منفی است. به عبارت دیگر، هر زمان شاخص نااطمینانی افزایش یافته، بازدهی بازار سهام کاهش پیدا کرده است. مطالعاتی که در کشورهای آفریقای زیرصحرا انجام شده نشان میدهد این اثر در دوران بحران جهانی نظیر همهگیری کرونا بسیار شدیدتر بوده است. اثرات نااطمینانی در صنایع مختلف نیز یکسان نیست. شرکتهای کوچک و رشدی معمولا حساسیت بیشتری نسبت به نوسانات EPU دارند، زیرا جریان درآمدی آنها پایدارتر نیست و وابستگی بیشتری به شرایط بازار دارند. در مقابل، شرکتهای بزرگ و صنایع ارزشی که داراییهای باارزش و درآمد ثابتتری دارند، در برابر نااطمینانی مقاومتر هستند.
پژوهشهای مختلف همچنین نشان دادهاند که نااطمینانی تنها در چارچوب مرزهای یک کشور محدود نمیشود، بلکه میتواند اثرات سرریز داشته باشد. برای نمونه، افزایش EPU در آمریکا، چین یا اروپا میتواند بر بازار سهام کشورهایی که از نظر تجاری، مالی یا سرمایهای با آنها مرتبط هستند، اثر بگذارد. مطالعات مربوط به منطقه خاورمیانه نشان میدهد که شاخص EPU چین و اسپانیا بر بازار سهام ترکیه اثرگذار است؛ یا EPU هند بر امارات متحده عربی تاثیر میگذارد. این یافتهها نشان میدهد که اقتصادهای جهان امروز بهشدت به هم وابستهاند و تغییرات سیاسی و اقتصادی در یک منطقه میتواند پیامدهایی فراتر از مرزهای آن کشور داشته باشد. از سوی دیگر، دورههای رکود اقتصادی شرایط را حساستر میکند. بررسیها نشان میدهد که اثرات منفی نااطمینانی در دوران رکود بسیار شدیدتر از دورههای رونق است. در زمان رکود، سرمایهگذاران بیشتر به سمت داراییهای امن میروند و حتی کوچکترین شوک اطلاعاتی میتواند موجی از واکنشهای تند در بازار ایجاد کند.
در کنار شاخص EPU، متغیرهای دیگری نیز در سالهای اخیر توجه پژوهشگران را به خود جلب کردهاند. یکی از این متغیرها، نااطمینانی مربوط به سیاستهای اقلیمی است که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر اثر قابلتوجهی دارد و حتی گاهی اثر آن بر قیمت سهام، برخلاف EPU، مثبت بوده است. همچنین بحرانهایی مانند کووید-19 نوع جدیدی از نااطمینانی را به اقتصاد تحمیل کردهاند که در بسیاری موارد شدت اثرگذاری آن بیشتر از شاخصهای سنتی بوده است.
با وجود این شرایط، سرمایهگذاران میتوانند از چند راهبرد برای مدیریت ریسک ناشی از نااطمینانی استفاده کنند. مهمترین آن، تنوعبخشی سبد سرمایهگذاری است تا ریسک میان صنایع و کشورها توزیع شود. داشتن نگاه بلندمدت نیز یکی از ضروریات است، زیرا بسیاری از اثرات منفی EPU موقتی هستند و در بلندمدت جبران میشوند. سرمایهگذاران ارزشی نیز معمولا در دورههای نااطمینانی میتوانند شرکتهای باکیفیت را با قیمتهای جذابتر پیدا کنند. برخی سرمایهگذاران حرفهای نیز با استفاده از ابزارهای مشتقه مانند اختیار خرید و فروش، ریسک خود را کنترل میکنند.
در کنار نقش سرمایهگذاران، سیاستگذاران نیز وظایف مهمی دارند. شفافیت در اعلام سیاستها، ثبات در تصمیمات اقتصادی و اطلاعرسانی دقیق و بهموقع، از مهمترین عواملی هستند که میتوانند سطح نااطمینانی در اقتصاد را کاهش دهند. دولتها و نهادهای مالی باید محیطی ایجاد کنند که سرمایهگذار بتواند با اطمینان بیشتری تصمیمگیری کند.
وی در پایان گفت: در جمعبندی میتوان گفت که نااطمینانی اقتصادی یک واقعیت همیشگی در بازارهای مالی است و شاخص EPU یکی از ابزارهای مهم برای سنجش آن به شمار میرود. این نااطمینانی معمولا باعث کاهش قیمت سهام، افزایش نوسانات و کاهش نقدینگی میشود و بهویژه برای شرکتهای کوچکتر و در دورههای رکود اثرات شدیدتری ایجاد میکند. اما با مدیریت ریسک، نگاه بلندمدت و سیاستگذاری شفاف، میتوان اثرات آن را کاهش داد و زمینه را برای بازاری باثباتتر فراهم کرد.