بازار آریا
مروری بر وضعیت اقتصادی ایران در آستانه انقلاب/ افسانه سازی هایی که تمامی ندارند/ پاشنه آشیلی که طومار پهلوی را پیچید چه بود؟
پنجشنبه 14 بهمن 1400 - 08:30:44
بازار آریا - علی رغم افسانه پردازی های کنونی درباره رونق اقتصادی در زمانه آخرین شاه ایران، باید گفت که اقتصاد عصر پهلوی از نوعی بیماری رنج می برد. نوعی عدم توازن که باعث افزایش تبعیض و احساس فقر و خشم شد و نهایتا انقلاب 1357 را رقم زد.

حسین نیازبخش- در باب سقوط سلطنت پهلوی و وقوع انقلاب اسلامی سال 1357 بحث های بسیار زیادی شده است. بسیاری از تحلیلگران معتقدند «توسعه نامتوازن» علت اصلی سقوط رژیم پهلوی بوده است. توضیح آنکه، در دهه های 40 و 50 با بالا رفتن قیمت نفت، ایران با ثروت قابل اعتنایی مواجه می شود و شهرها توسعه می یابند اما همزمان با رشد اقتصادی، در زمینه سیاسی رشد و توسعه ای اتفاق نمی افتد و همین توسعه نامتوازن زمینه ساز سقوط سلسله پهلوی می شود.
با وجود درست بودن تحلیل فوق اما نباید گمان کرد که این توسعه نامتوازن فقط مربوط به دوگانه سیاست و اقتصاد می شود. در واقع، می توان چنین گفت که در داخل خود اقتصاد ایران در عصر پهوی دوم هم چنین عدم توازنی وجود داشته است. بسیاری بر این گمانند که اقتصاد ایران در زمان پهلوی دوم کاملا رو به پیشرفت بود و مردم از رفاهی نسبی برخوردار بودند. اما این امر درست نیست. کافی است به کتاب ایران میان دو انقلاب اثر یراوند آبراهامیان رجوع کنیم. آبراهامیان معتقد است اقتصاد ایران در این دوره از نوعی عدم تناسب رنج می برد و همین امر باعث شد به محض به هم خوردن اوضاع سیاسی کشور، معترضان اقتصادی نیز به صف مخالفان پیوسته و انقلاب 1357 به وقوع بپیوندد.
در این گزارش سعی داریم مروری بر این نظریه و دلایل آن داشته باشیم.
فقر چیست؟
در ابتدا باید معنای فقر را بدانیم. توضیح آنکه، واژه فقر بیش از اینکه به معنی تهیدستی و نداری باشد به معنی احساس ناتوانی و نداری است. به طور کلی فقر یا تهیدستی یا تنگدستی به معنای وضعیتی است که فرد فاقدِ میزان معینی دارایی ‌های مادی یا پول باشد. اما واژه "فقر" معنایی وسیع‌ تر را به ما عرضه می‌ کند. فقر در لغت به معنی فرودآمدن حادثه بر کسی و شکستن مهره های پشت او است به نحوی که شخص مربوطه نتواند از جای خود تکان بخورد . در حقیقت به لحاظ لغوی، شخص فقیر قصد ایستادن و حرکت را داشته و نسبت به وضعیت خود نیز شعور دارد اما به علت مشکل کمر نمی ‌تواند حرکت کند. همچنین طبق گفته برخی لغت شناسان، فقر به معنی عمل استخوان بریدن بینی شتر بوده تا حیوان رام گردد.
عبارات شبیه به فقر نیز معنای لغوی خاصی دارند که کمتر به آن توجه شده است. بسیاری برای اشاره به فقرا از کلمه مستضغف استفاده می ‌کنند. واژه "مستضعف" از ریشۀ (ض ع ف) و در باب استفعال است و به معنای کسی است که او را به ضعف کشانده و در بند و زنجیر کرده‌اند. این شخص آگاه است؛ دیگران را می ‌بیند که آزادانه حرکت می‌ کنند اما قادر نیست اقدامی انجام دهد. طبق روایتی دیگر، مُسْتَضْعَفْ در لغت به کسی گویند که دیگران او را ضعیف می ‌شمارند. این شخص خود احساس می ‌کند قدرتمند است و می‌ تواند با قوت کارهایی را انجام دهد اما دیگران اجازه شکوفایی استعدادهای او را نمی‌دهند .
بنا به این تعریف می توان کسی را فقیر دانست که نسبت به دیگری خود را فقیر می داند. در واقع، کسی که آرزویی را بعد از ارتباط با دیگران احساس می کند اما نمی تواند آن را برآورده کند فقیر است. همانطور که یک اقتصاددان می گوید، زمانی که شخصی درآمدش 100 دلار بیشتر از باجناقش نباشد فقیر است.
فقر در عصر پسین پهلوی دوم (دهه 50)

بازار آریا


فقر، به این معنا دقیقا در زمان پهلوی مشاهده شد. به علت توسعه اقتصادی بسیاری از روستاییان به شهر آمدند اما قدرت اقتصادی لازم را برای زندگی شهری نداشتند. آنها در روستا بدون خودرو و خانه و لوازم لوکس زندگی راحتی داشتند اما به محض مهاجرت به شهر، علی رغم افزایش دارایی به علت فقر نسبی احساس نوعی ضعف و نداری کردند.
یراوند آبراهامیان تاکید دارد که این عدم توازن بین تهران و سایر شهرها و نیز شهرهای بزرگ و کوچک هم وجود داشته است. او در صفحه 551 کتاب «ایران، میان دو انقلاب» خود می نویسد: «مناطق مرکزی به ویژه تهران بیشتر از استان های پیرامونی از این رشد (رشد اقتصادی) سود بردند. ... بررسی های سال 1338 نشان داد که 35.5 درصد از کل هزینه ها به 10 درصد از ثروتمندترین افراد و 51.7 درصد از کل هزینه ها به 20 درصد از ثرتمندترین افراد تعلق داشت.»
او در صفحه 553 نیز می افزاید: «درصد باسوادان نسبت به کل جمعیت هر استان در تهران 62، در آذربایجان شرقی 27، در سیستان و بلوچستان 26، در کردستان 25 درصد بود.... در استان تهران برای هر 974 نفر یک پزشک، برای هر 5626 نفر یک دندانپزشک و برای هر 1820 نفر یک پرستار وجود داشت. در حالی که در آذربایجان شرقی برای هر 5589 نفر یک پزشک، برای هر 66156 نفر یک دندانپزشک و برای هر 12712 نفر یک پرستار وجود داشت.»
بر اساس شواهد و اطلاعات منتشر شده، این تبعیض طبقاتی که احساس فقر را در افراد بیشتر می کند، در دهه 50 میلادی و با افزایش درآمد نفتی بیشتر هم شد. جدول زیر میانگین درآمد دهک های درآمدی در سال 1338 و 1352 را با هم مقایسه می کند:
دهک
1338
1352
یکم (فقیرترین)
1.7 +
1.3
دوم
2.9 +
2.4
سوم
4 +
3.4
چهارم
5 +
4.7
پنجم
6.1 +
5
ششم
7.3 +
6.8
هفتم
8.9
9.3 +
هشتم
11.8 +
11.1
نهم
16.4
17.5 +
دهم (ثروتمندترین)
35.3
37.9 +

جدول بالا به خوبی نشان می دهد که اختلاف درآمدی بین دهک های درآمدی در سال 1352 بیشتر از این اختلاف در سال 1338 بوده است. از این رو می توان گفت که احساس فقر (بر اساس تعریفی که در ابتدا ارائه دادیم) در دهه 50 بیشتر از دهه 40 و 30 احساس می شده است.
تبعیض، بیماری خاموشی که می تواند به مرگ خاموش تبدیل شود

بازار آریا


شواهد فوق نشان می دهد بسیاری از شهروندان و ساکنان ایران در سال های دهه 50 به لحاظ اقتصادی اصلا راضی نبودند و گمان داشتند که تبعیض بسیار زیادی بین آنها و دهک های پردرآمد وجود دارد. به همین دلیل، با آماده شدن شرایط برای انقلاب همانند رودی خروشان به پا خواسته و همگی در کنار انقلابیون ایستادند.
این امر به خوبی به ما نشان می دهد که تبعیض تا چه حد می تواند برای یک جامعه و سیاستش خطرناک باشد. تبعیض مرگ خاموشی است که بی صدا و آرام آرام به قلب جامعه نفوذ کرده و باعث یک انقلاب می شود، اتفاقی که در سال 1357 در ایران افتاد و طومار شاهنشاهی پهلوی را به هم پیچید.

https://www.aryabazar.com/Fa/News/675725/مروری-بر-وضعیت-اقتصادی-ایران-در-آستانه-انقلاب--افسانه-سازی-هایی-که-تمامی-ندارند--پاشنه-آشیلی-که-طومار-پهلوی-را-پیچید-چه-بود؟
بستن   چاپ