بازار آریا - روحاله حاتمی: ساموئل زمورای موسوم به «سام، مرد موزی» بازرگان اهل مولداوی بود که ثروت خود را از
تجارت موز بهدست آورد.
وی شرکت کویامل فروت: Cuyamel Fruit Company را بنیان نهاد و بعدتر به ریاست کمپانی یونایتدفروت، مهمترین شرکت میوه جهان در زمان خود رسید.
هر دو شرکت نقشهای مناقشهآمیزی در تاریخ چندین کشور آمریکای لاتین داشتند و در توسعه
اقتصادی و سیاسی آنها تاثیرگذار بودند.
زمورای در 18 ژانویه 1877 در کیشینف (پایتخت کنونی جمهورى مولداوى) که در آن زمان جزئی از امپراتوری
روسیه بود در یک خانواده فقیرزاده شد.
در 14سالگی پدرش مرد و او همراه با عمهاش راهی نیویورک شد؛ اما بعدتر به سلما در آلاباما کوچ کرد. وی در آغاز در انواع مشاغل چون نجاری، دورهگردی، نظافت خانهها و...بخت خود را آزمود تا آنکه با پسانداز کردن
پول توانست خواهر و برادرش را نیز به
آمریکا بیاورد.
زمورای در 1895 در بندر موبیل آلاباما وارد
تجارت موز شد. او موزهای ارزانقیمت را میخرید و به سرعت از طریق خط آهن آنها را در نواحی اطراف توزیع میکرد. وی که با 150دلار شروع کرده بود، در 21سالگی سرمایهای بالغ بر یکصدهزار
دلار در اختیار داشت.
زمورای در 1903 قراردادی با یونایتدفروت شرکت مسلط در حوزه
تجارت موز امضا کرد. او با یک شریک به نام هابارد شرکت هابارد-زمورای را تاسیس کرد تا رسیدهترین موزهای یونایتدفروت را بخرند و توزیع کنند.
دو سال بعد زمورای راهی نیواورلئان شد و کمپانی متبوعش شرکت کشتی بخار برادران تاچر را خرید. آنها همچنین شرکت کویاملفروت را تصاحب کردند.
در 1910 زمورای زمینهایی بالغ بر 20 کیلومتر مربع را در هندوراس برای پرورش موز خرید. در این زمان وی
سهام شریکش هابارد را نیز خرید. زمورای در کودتای سال 1912 در هندوراس دست داشت و از این طریق توانست امتیازات مالیاتی بهدست آورد و دولت کودتا زمینهای زیادی در اختیار وی نهاد.
در 1913 وی توانست بخشی از کمپانی خود را به لطف افزایش فشار ضدتراست دولت
آمریکا علیه یونایتدفروت، از این کمپانی پس بگیرد.
زمورای در دو دهه 1910 و 1920 بهطور روزافزون با یونایتد فروت درگیر شد تا اینکه در 1929 وی کویامل را به ارزش 5/ 31میلیون
دلار به یونایتد فروت فروخت و به این ترتیب بدل به یکی از ثروتمندترین مهاجران آمریکایی در آن زمان شد. زمورای در نوامبر 1961 در نیواورلئان درگذشت.
نکته جالب این است که گابریل گارسیا مارکز، نویسنده بزرگ کلمبیایی در رمان «صد سال تنهایی» به شیوه و سبک خاص خود - که واقعگرایی جادویی است - به سام زمورای و شرکتش پرداخته است.