بازار آریا

آخرين مطالب

مورد کاوی: برند سازمانی تولید و تجارت

مورد کاوی: برند سازمانی
  بزرگنمايي:

بازار آریا -

فهرست مطلب
مورد کاوی: برند سازمانی
پاسخ مورد کاوی
تمامی صفحات
صفحه 1 از 2
جرمی‌گفت: «سم، تو داری با من شوخی می‌کنی؟ فورت بزرگ‌ترین کار سازمان را برای ما ایجاد کرده است. او بهترین کارمند ما است. فورت ناکس بزرگ‌ترین پروژه سازمان را برایش به ارمغان آورده بود. اگر برای کارهایی که او کرده بود نبود، سازمان هنوز هم داشت با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کرد.»
سم گفت: «اگر منظورت از عالی‌‌ همان شیطانی است، در این صورت تو درست می‌گویی.» سم دوست و همکار جرمی‌بود و به او کمک کرده بود که با استفاده از ساختار و مشوق‌های جدید، نیروی فروش سازمان را ساختار دهی مجدد کند. ولی در عین حال، سم مدیر واحد اخلاق سازمان SFS هم بود.
او گفت: «یک خطای اخلاقی، در هر حال یک خطای اخلاقی است.‌‌ همان طور که سیاست ما می‌گوید، کارهای فریب‌کارانه، غیراخلاقی هستند. چنین افرادی باید نتایج کارشان را هم ببینند و در این می‌ان، تو کسی هستی که باید این موضوع را به خوبی بدانی.»
جرمی‌فکر کرد او درست می‌گوید. زمانی که جرمی‌پنج سال پیش به سازمان آمده بود، به دلیل برخی مسائل و دعواهای اخلاقی که در سازمان دیده می‌شد، او یکی از افرادی بود که طرفدار نوشتن کد اخلاقی برای سازمان بود. ولی همین قوانین حالا داشتند بر علیه بهترین کارمندش فورت ناکس عمل می‌کردند. چطور این اتفاق افتاده بود؟
یک مشتری خشن
شش ماه پیش مدیر ناحیه‌ای فروش سازمان ویل، از یک جلسه ناامیدکننده دیگر با مدیرمالی سازمان آرمادیلو برگشته بود که نامش دیل بود. او با ناراحتی به جرمی‌و فورت که در حال صرف نهار بودند گفته بود که دیل تنها نشسته است و به حرف‌هایش در مورد «فلیت نیت» بدون پرسیدن هر گونه سوالی گوش کرده است و در ‌‌نهایت تنها شانه‌هایش را بالا انداخته است.
فلیت نیت سیستم آنلاین جدید سازمان اس اف اس بود که برای مشتریان حمایت مورد نیازشان را فراهم می‌کرد. این سیستم به مادول‌های جی اس ام‌دار مجهز بود که اجازه می‌دادند سازمان هر وسیله نقلیه مربوط به مشتری را به راحتی ردیابی کند. در عین حال این سیستم به سازمان اجازه می‌داد که اطلاعات نگهداری و تصادف‌های هر وسیله نقلیه و هزینه‌های مورد نیاز را برای نگهداری آن‌ها در هر لحظه در اختیار سازمان بگذارد. ویل از این موضوع ناراحت بود که در عین اینکه مدیر بخش سازمان از پروژه پیشنهادی خوشش آمده بود، او مجبور شده بود پروژه را برای دیل که تنها مقام تصمیم گیر در مورد این موضوع بود ارائه کند.
ناکس گفت: «دیل همانی نیست که به دامپروری علاقه زیادی دارد؟»
ویل گفت: «همان است. او تنها زمانی نشانه‌هایی از زنده بودن از خود بروز می‌داد که در مورد گاوش با او صحبت می‌کردی. او می‌گفت که آن را در مسابقه‌ای شرکت داده
است و چندین جایزه برنده شده است.»
فورت سرش را تکان داد و گفت: «اجازه می‌دهید من هم سعیم را برای جلب کردن توجهش انجام دهم؟»
جرمی‌گفت: «ما که چیزی برای از دست دادن نداریم. اگر موفق شوی، کمیسیونتان هم نصف نصف می‌شود.»
فورت یک روز صبح به سمت گاوداری دیل و همسرش رفت که آن را از پدر دیل به ارث برده بودند. در لحظه ورود گاو بزرگی را دید که شاخ‌های بسیار بزرگی داشت و در حال چرا بود. او با خودش فکر کرد که اگر من نمی‌توانم دیل را به سمت خودم بکشانم، کاری می‌کنم که او مجبور به آمدن به سراغ من بشود.
در حالی که در ورودی را می‌زد، به حرف‌هایی که می‌خواست بزند فکر می‌کرد. همسر دیل کارول در را باز کرد. فورت در حالی که شاد‌ترین و سرزنده‌ترین چهره‌اش را به نمایش گذاشته بود سلام کرد و پرسید که: «ببخشید که مزاحمتان شدم. من داشتم از کنار خانه شما رد می‌شدم که چشمم به یکی از گاو‌های شما افتاد. می‌خواستم بپرسم اگر شما اجازه دهید، من چند عکس از این گاو زیبا بگیرم. من همیشه فکر می‌کنم که اجازه گرفتن بهترین کار ممکن است؛ چرا که به این ترتیب شما فکر نمی‌کنید که من می‌خواهم کار شیطانی انجام دهم.»
«حتما، من و همسرم به این گاو واقعا افتخار می‌کنیم. او جایزه‌های فراوانی را برنده شده است.» فورت می‌توانست قسم بخورد که کارول در حین گفتن این حرف‌ها پلکش پرید. به این ترتیب او از کارول تشکر کرد، به سمت گاو رفت و با دوربین دیجیتالش چند عکس از گاو گرفت و سپس آنجا را ترک کرد.
در مسیر برگشت، در کنار رودخانه‌ای ایستاد و به آبهای روان چشم دوخت و به قدرت آب‌هایی فکر کرد که در زیر لایه آرام رویی قرار داشتند.
گرفتن طعمه
فورت دوباره به در منزل دیل رفت و دوباره همسرش در را باز کرد. «سلام، من را خاطرتان هست؟» کارول به خوبی مرد جوان مودبی را که برای گرفتن چند عکس از گاوشان اجازه گرفته بود، به خاطر داشت. او فورت را به داخل منزل دعوت کرد. چند هفته از اولین روزی که او به در منزل ایشان رفته بود، گذشته بود. او عکسی قاب شده از گاو را به دست کارول داد و گفت: «راستش عکس‌ها آنقدر خوب از کار در آمدند که فکر کردم حتما شما هم دوست دارید یکی از این‌ها را داشته باشید.»
«وای آقای ناکس واقعا ممنونم، این عکس خیلی زیبا است.» کارول عکس را روی یکی از می‌ز‌های کناری در کنار سایر عکس‌هایشان گذاشت و مجددا از فورت تشکر کرد.
در حالی که فورت در حال رانندگی در مسیر برگشت بود، دیل را دید که با ماشینش دارد به سمت خانه می‌رود. فورت مدل ماشین دیل را به خاطر سپرد که مطمئن شود دفعه بعدی که به خانه‌شان می‌رود، او منزل باشد.
او اجازه داد سه هفته از این ماجرا بگذرد. سه هفته‌ای که مطمئن بود همسر دیل در طول آن چندین و چند بار به عکس زیبایی که مه‌مان بسیار مودبشان از گاوشان گرفته بود، اشاره کرده بود. درست همانند یک چای عالی، فورت باید می‌گذاشت مراحل با آرامش انجام شوند تا چای خوش عطری دم بکشد.
افتادن در دام
زمانی که دفعه بعد فورت به در منزل دیل رفت، او منزل بود و با همسرش داشتند به گاوشان غذا می‌دادند. کارول گفت: «اوه، سلام فورت، دیل این‌‌ همان آقای مودبی است که عکس قاب شده گاومان را برایمان هدیه آورد.»
«من عکسی را که شما گرفته‌اید، خیلی دوست دارم. این گاو برای ما درست مانند یکی از اعضای خانواده است. حالا بگو ببینم شما به جز عکاسی کار دیگری هم می‌کنید؟»
«ما روی برخی خدمات حمل و نقل کار می‌کنیم.»
«واقعا؟ من در شرکت آرمادیلو کار می‌کنم و سازمان شما آنقدر دنبال ما آمده است که خسته شده‌ایم.»
در این زمان، فورت طعمه را پیشنهاد کرد: «ما روی کارهای خیلی بزرگ کار می‌کنیم و فکر می‌کنیم که سازمان آرمادیلو معمولا ترجیح می‌دهد روی کارهای کوچک‌تری سرمایه‌گذاری کند. فکر می‌کنم که کارهای سازمان ما برای شما خیلی گران باشد.»
فورت احساس کرد که پره‌های بینی دیل در حال لرزیدن هستند و ادامه داد: «خوب دیگر، من باید بروم. خوشحالم که عکس را دوست داشتید.»
ه‌مان طور که فورت پیش‌بینی می‌کرد، دیل دوشنبه اول وقت زنگ زد، ولی او جواب نداد. به جای آن، با در دست گرفتن یک تقویم با عکس‌های گاو به دیدنشان رفت. در این دیدار، به نظر می‌رسید که دیل بیشتر تمایل دارد در مورد کار صحبت کند. کاری که فورت هم به آن علاقه‌مند بود، ولی نباید دیل را مشکوک می‌کرد.
در هفته‌های آینده، او یک بار دوربین به دست به یکی از نمایشگاه‌هایی رفت که دیل در آن شرکت می‌کرد، دفعه بعد، برای تشویق پسرش به مسابقه فوتبال مدرسه رفت و آنجا دیل را دید که او هم برای تشویق پسرش آمده بود. هر بار که این دو ملاقات می‌کردند، دیل سعی می‌کرد صحبت را به کار بکشاند، ولی فورت سعی می‌کرد حرف‌های غیرکاری را مطرح کند که یک وقت دیل مشکوک نشود.
بالاخره یک روز زمانی که دیل دو پیام قبل از نهار و یکی بعد از آن گذاشته بود، فورت حس کرد که الان زمان تماس گرفتن با اوست. او به دیل زنگ زد و دیل گفت که می‌خواهد یک بار دیگر ارائه سازمان در مورد خدمت جدیدشان را ببیند.
زمان از میان برداشتن زورگو؟
روزی که آن‌ها بالاخره قرار داد با سازمان آرمادیلو را امضا کردند، جرمی‌از عملکرد فورت آنقدر خوشحال بود که نامه‌ای به همه اعضای تیم فروش SFS زد و کارهای فورت را در آن تشریح کرد و با درایت تمام از ویل هم برای هموار کردن راه برای موفقیت فورت تشکر کرد.
ولی این نامه به دست بخش اخلاق سازمان رسید و در ‌‌نهایت‌‌ همان قوانینی که خود جرمی‌آن‌ها را گذاشته بود، به سراغ بهترین کارمندش آمد و حالا او باید از فورت در مقابل سم دفاع می‌کرد.
سم در حالی که کپی از نامه‌ای که جرمی‌نوشته بود را در دست داشت، گفت: «ببین، اگر این نامه به دست دیل برسد، او احساس می‌کند که ما او و همسرش را احمق فرض کرده‌ایم. در این صورت او در مورد سازمان ما، چه احساسی خواهد داشت؟ ما باید از خودمان بپرسیم که این استراتژی عالی فروشمان کمی‌فریب آمیز نبوده است؟ آیا این کار اعتبار ما را زیر سوال نبرده است؟ آیا این کار صادقانه است؟»
جرمی‌گفت: «به کسی که آسیبی نرسیده است. آرمادیلو سرویس بهتری را دریافت کرده است و فورت هم حتی یکی از قوانین اخلاق ما را زیر پا نگذاشته است. زمانی که همه این‌ها روی داده است، دیل هنوز مشتری سازمان ما نبوده است.»
«از نظر تکنیکی حرف‌های تو درست است. ولی داستان کاری را که فورت کرده است، حالا همه تیم فروش می‌دانند و خدا می‌داند برای پیشی گرفتن از او دست به چه کارهایی خواهند زد. همه این‌ها باعث شد من فکر کنم که شاید قوانین اخلاقی ما برخی موارد را نادیده گرفته باشند و نیاز به اصلاح داشته باشند.»
سوال: آیا تیم فروش SFS نیاز به یک قانون اخلاقی جدید دارد یا در حال حاضر هم از نظر اخلاقی مشکلی ندارد؟
قبلی - بعدی >>
اضافه کردن نظر
مطلب ویژه
همه چیز را درباره ارز دیجیتال تلگرام بدانید
تلگرام، پیام رسانی متفاوت برای ایرانی هاست، پیام رسانی که میلیون ها کاربر ایرانی دارد. مدتی است که مدیران تلگرام از برنامۀ آنها برای ورود به بلاک چین و ارزهای دیجیتال خبر داده اند. اتفاقی که می تواند برای ایرانی ها بسیار مهم باشد. اما دربارۀ ارز دیجیتال تلگرام که نامش را گرام گذاشته اند، بیشتر بدانید. اینجا کلیک کنید.
اخبار مرتبط با اقتصاد، صنعت و مدیریت
اخبار مدیران
راه های جدید تشخیص بلبرینگ تقلبی و اصل
دوشنبه 19 دی 1401 ساعت 11:25

بازار آریا

وجود اجناس تقلبی بسیار در بازار بلبرینگ کشور باعث شده تا خرید یک محصول اصل ...

لینک کوتاه:
https://www.bazarearya.ir/Fa/News/729361/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

کارشناس اقتصادی: سیاست ارز 28500 تومان برخلاف ارز 4200 هیچ آثار سوء پولی نداشته است

چگونگی تصمیم‌گیری مالی در سال‌های اول ازدواج

چالش‌های تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه

ماجرای تولید موبایل ایرانی به کجا رسید؟

آماری از تورم نقطه به نقطه تولید گوشت قرمز در کشور

همکاری اقتصادی و فرهنگی کره شمالی و بلاروس

امضای توافق‌نامه اقتصادی و فرهنگی میان کره شمالی و بلاروس

مخالفت مجمع تشخیص مصلحت با بندی از برنامه هفتم توسعه

فروش نفت ایران به بالاترین سطح 6 سال گذشته رسیده است

پیام تسلیت آیت‌الله مدرسی یزدی به مناسبت درگذشت «پرویز داودی»

مجلس در تعطیلی پنج ‌شنبه‌ها توجهی به بخش خصوصی ندارد

پیش‌بینی یک کارشناس درباره نرخ اجاره در سال 1403؛ اجاره‌بها از تورم پیشی می‌گیرد؟

تکذیب ممنوعیت پرواز عراق - ایران

سقوط قیمت بیت کوین

قرارداد برداشت داده‌های لرزه‌نگاری دشت مغان امضا شد

قیمت بیت کوین تا این کانال سقوط کرد

تکریم خانواده شهدا و  ترویج فرهنگ ایثار و شهادت امر بزرگی است که باید از دل جریان‌های مردمی بجوشد

پیش بینی چشم انداز منفی اقتصادی تل آویو بدلیل تنش با ایران

باید از ظرفیت «بخش خصوصی» برای تحقق شعار سال بهره گرفت

راهکارهای توسعه کیفی بخش تعاون در اقتصاد ایران چیست؟

کاهش رتبه اعتباری رژیم صهیونیستی با خالی شدن خزانه

رقم دقیق افزایش حقوق کارمندان

بودجه امسال چه زمانی نهایی می‌شود؟

صندوق‌های توسعه بخش کشاورزی در قزوین تقویت شوند

قیمت طلا، سکه و ارز امروز 31 فروردین‌ماه 1403

تسهیلات بانکی در اختیار تولیدکنندگان واقعی قرار گیرد

پروازهای مهرآباد و برخی دیگر از فرودگاه‌های کشور تعلیق شد؛ باطل شدن پروازها تا 10 صبح

رشد تولید باید به جهش تبدیل شود

چاپ ایران چک 500 هزار تومانی تکذیب شد

رشد قیمت مسکن در تهران ‌منفی شد؟

دیدگاه دولت و مجلس سرمایه‌داری است؛ مشکلات کارفرما و نوسان قیمت دلار چه ربطی به کارگر دارد؟

چاپ اسکناس 500 هزار تومانی از سوی بانک مرکزی واقعیت دارد؟

مرغ ارزان شد

دلیل توقف واحدهای تولیدی و نیمه‌تمام لرستان کمبود اعتبار است

حجم مبادلات تجاری ایران و ازبکستان به یک میلیارد دلار می رسد

روابط اقتصادی و تجاری استان بوشهر با ازبکستان توسعه یابد

ضرب سکه طلا را ‌خیانت‌ به مملکت می‌دانیم

انتصاب سرپرست معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی

منظور: اقتصاد ایران در اوج تحریم‌ها رشد 6 درصدی را تجربه کرد

جزییات واریز مرحله سوم سود سهام عدالت اعلام شد

چرا حقوق و مالیات‌ها متناسب نیست؟

ورود دادستان شهریار به افزایش نجومی اجاره واحدهای تجاری

بررسی مشکلات کارخانه روغن نباتی گلناز با حضور مسئولین قضایی استان کرمان/گوش شنوا برای حل مشکل واحدهای تولیدی

رفتار موذیانه همسایه شمالی زیر ذره‌بین

سیل برای دبی گران تمام شد

برای تأمین منابع مالی افق نوینی لازم است

دیدار مشاور رئیس جمهور در امور روحانیت با خانواده شهدا در سمنان

رییس سازمان برنامه و بودجه: کشور در مدار رشد اقتصادی قرار دارد

جزییات واریز مرحله سوم سود اعلام شد

رئیس برنامه و بودجه کشور: رشد تولید باید به جهش تبدیل شود

© - www.bazarearya.ir . All Rights Reserved.

چاپ ایرانیان کمپانی