بزرگنمايي:

بازار آریا - هومن هوشیاری مشاور حوزه توسعه تفکر خلاق و نوآوری سازمانی نوآوری، قهرمان محبوب میدان این روزهای کسب و کار به شمار می‌رود به گونه‌ای که به پشتوانه این قدرت شاهد ورود خدمات و محصولات جدید و شگفت‌انگیز و در پی آن تغییر ذائقه و ذهنیت همگان هستیم و ماندن در این عرصه پررقابت برای سازمان‌های نوآور نیز بسیار هراس‌انگیز و دشوار شده است. به گونه‌ای که هر لحظه منتظر ظهور محصول و خدماتی نوآورتر هستند که طومار بسیاری از تک‌سواران بازار را در هم بپیچد و برای همیشه آنها را از میدان به در کند و این کابوسی است که خواب را از مدیران و مالکان کسب و کارها گرفته و نکته حائز اهمیت این است که در بیشتر مواقع این نوآوران نوظهور تیم‌های کوچک استارت‌آپی هستند که با در هم شکستن رفتارها و افکار سنتی کسب و کاری انقلاب‌های بزرگی را رقم می‌زنند و این قدرت اثرگذاری و تغییر موجب تقویت باوری جدید در جوانان و جویندگان کار شده است که با نگرش‌های معمول و سنتی جذب و استخدام در تضادی بزرگ بوده و نشانه‌های این تضاد و ناکامی ‌به ویژه برای شرکت‌ها و کارفرمایان به خوبی مشهود ا‌ست و آرایش این موازنه به نفع کارجویان در حال تغییر است.
از طرفی پاندمی ‌کرونا موجب افزایش نفوذ اینترنت و سیستم‌های مبتنی بر فناوری اطلاعات حتی تا دوردست‌ترین نقاط شده که افزایش سطح دانش و توقع مصرف‌کنندگان و مشتریان را در پی داشته است و دیگر بهانه‌ها و موانعی را که تاکنون به هر دلیلی سطح کیفی خدمات و محصولات را کاهش می‌داده‌اند نمی‌پذیرند و با احساس اندک نامهربانی به سرعت به آغوش رقبا تغییر مسیر خواهند داد. چالش‌های این چنینی و البته چالش‌هایی از جنس تاثیرات اقتصادی و سیاسی مسیری را برای سازمان‌ها بنا نهاده که گریزی از آن نیست و آن روی آوردن به نوآوری و فرهنگ نوآورانه است. به طور قطع به زودی شاهد مراسم خاک‌سپاری بسیاری از برندها و شرکت‌های دارای قدمت و سابقه‌ای خواهیم بود که در مقابل این موج سهمگین دارای ارتفاع و قدرت نامحدود که تمام اندیشه‌ها، محصولات و خدمات ناسازگار با خود را ریشه‌کن می‌کند، مقاومت می‌کنند و همچنان بر اصول و دستاوردهای گذشته خود تعصب میورزند. حال پرسش اصلی اینجاست که چگونه می‌توان به جریان بی‌توقف نوآوری دست یافت؟ و چگونه می‌توان سازمان را به سوی این موج حرکت داد؟ پیش از پرداختن به پاسخ درست باید به نکته ظریفی اشاره کرد و آن این است که حل مسائل جدید نیازمند رویکرد و راه‌حل جدید بوده و نمی‌توان با رویکردها و تفکرهای گذشته به حل مسائل جدید پرداخت و اینجا است که فلسفه و ضرورت نوآوری روشن می‌شود. در واقع نوآوری خود نیازمند نوآوری بوده و برای دستیابی به این قدرت و رسیدن به پاسخ درست، باید فرهنگ نوآوری، که سطحی بالاتر از خود نوآوری است را در سازمان جاری ساخت و مسیر عمیق و اصولی این مهم، از آموزش و پرورش عبور می‌کند. اما به عنوان یک راه میانبر و سریع، برای دسترسی سریع‌تر به نوآوری‌های کاربردی و موجود در بازار می‌توان از دریچه نوآوری باز وارد شد و از توانمندی‌ها و دانش تیم‌های جوان استارت‌آپی که با تلاش بی‌وقفه و خلاقیت منحصر به فرد و کار تیمی ‌به محصولی نوآورانه دست یافته‌اند بهره جست. دیگر نمی‌توان حضور استارت‌آپ‌ها را نادیده گرفت. راه و مسیر ایجاد شده توسط جوانان خلاق برگشت‌ناپذیر است و به زودی سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ و کوچک نیز باید دنباله‌روی تفکر این خط‌شکنان باشند. مسیر آینده مسیر نوآوری است.