بازار آریا - محمد موذن* در صحنه اقتصاد جهانی، تحولی آرام اما پیوسته در حال وقوع است. سلطه بلامنازع دلار آمریکا که برای دههها پایدار مانده بود، امروز با چالشهای جدی مواجه شده است. کاهش 10 درصدی شاخص دلار در سال جاری و رسیدن آن به پایینترین سطح از سال 2021، تنها نمود بیرونی این تحول عمیقتر است.
از مهمترین دلایل کاهش ارزش دلار را میتوان در تغییر سیاستهای پولی آمریکا (از انبساطی به انقباضی) بعد از پایان بحران کرونا اشاره کرد؛ اما مواردی هستند که پادشاهی دلار را بعد از نیم قرن میتوانند ضعیف کنند. مهمترین محرک این تغییر را باید در واشنگتن جستوجو کرد. ایالات متحده در دو دهه اخیر، از دلار به عنوان یک «سلاح استراتژیک» بهره برده است. تحریمهای فلجکننده علیه کشورهای مختلف، این هشدار را به جهان داد که وابستگی به سیستم مالی دلاری میتواند تهدیدی برای امنیت اقتصادی باشد.
از سوی دیگر، سیاستهای پولی انبساطی فدرالرزرو و کسری بودجه عظیم دولت آمریکا، با بدهی ملی بیش از 38 تریلیون دلار، به نگرانیها درباره پایداری بلندمدت ارزش دلار دامن زده است. اکنون فدرالرزرو سیگنال کاهش تدریجی نرخ بهره در سال 2026 را داده که جریان سرمایه را از بازار آمریکا به سمت دیگر اقتصادها هدایت میکند. در برابر این شرایط، دنیا بیکار ننشسته است. دادههای صندوق بینالمللی پول نشان میدهد سهم دلار از ذخایر ارزی جهانی به زیر 58 درصد رسیده که کمترین میزان در دو دهه گذشته محسوب میشود. این کاهش حاصل سه تحول کلیدی است؛ پیمانهای پولی دوجانبه، تنوع بخشی ذخایر ارزی و ظهور قطبهای مالی جدید.
در حال حاضر، اقتصاد آمریکا نشانههایی از کند شدن رشد اقتصادی را نشان میدهد و در مقابل، سایر مناطق در حال قدرتگرفتن هستند. مثلا اقتصاد اروپا پس از بحران انرژی، درحال تثبیت شدن است و یا ژاپن از سیاست نرخ بهره منفی خارج شده و حتی برخی از اقتصادهای آسیایی رشد قوی دارند. در نتیجه، سرمایهگذاران به سمت داراییهای غیرآمریکایی متمایل میشوند و ارزهایی مانند یورو، ین ژاپن و فرانک سوئیس تقویت شدهاند. همچنین ارزهای وابسته به کالاها مانند دلار استرالیا و دلار کانادا نیز از افزایش قیمت جهانی کالاها بهرهمند شدهاند.
همچنین اقتصادهای بزرگی مانند چین، روسیه و کشورهای عضو بریکس در حال افزایش سهم طلا، یورو و یوآن چین در ذخایر خود هستند تا وابستگی به دلار را کاهش دهند. این روند فقط اقتصادی نیست، بلکه استراتژیک است؛ زیرا بسیاری از کشورها تلاش دارند سیستمهای پرداخت و ذخیرهسازی ارزی مستقل از زیرساختهای مالی غرب ایجاد کنند.
نکته کلیدی در درک این تحولها، پرهیز از تحلیلهای احساسی درباره «سقوط قریبالوقوع دلار» است. قدرت دلار ریشه در عمق بازارهای مالی آمریکا، بزرگی اقتصاد آن و نبود یک جایگزین فوری و کاملا باثبات دارد. بنابراین، افول دلار یک فرآیند تدریجی است، نه یک رویداد ناگهانی.
آنچه در حال وقوع است، نه نابودی دلار، بلکه «کاهش انحصار» آن است. جهان به سمتی در حرکت است که در آن چند ارز مهم (یورو، یوآن و احتمالا یک ارز مشترک جدید) در کنار دلار، نقشهای مهمی در ذخایر ارزی و مبادلات بینالمللی ایفا خواهند کرد. این گذار به سوی یک نظم مالی چندقطبی، بازتابی از تحولات ژئوپلیتیک و تلاش ملتها برای کسب استقلال عمل بیشتر در عرصه اقتصاد جهانی است. به نظر میرسد طلوع این عصر جدید، اجتنابناپذیر باشد.
* تحلیلگر بازارهای جهانی