بازار آریا - دنیای اقتصاد : کارشناسان در پنل کیشاینوکس 2025 هشدار دادند که بهبود پایدار بورس تهران تنها در سایه اصلاحات ساختاری اقتصاد ممکن است. آنها تاکید کردند تا زمانی که مسائل اصلی تولید و کسری بودجه دولت حل نشود، بورس نمیتواند رشد واقعی را تجربه کند.
نیوشا شایانمهر: در روز سهشنبه 20 آبانماه در رویداد کیشاینوکس 2025، در گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» پنلی با عنوان «تاثیر سیاستهای اقتصادی بر سرنوشت بازار سرمایه» با حضور حسین عبدهتبریزی، اقتصاددان، مهدی سوری، مدرس بازار سرمایه و جواد عشقینژاد، فعال بازار سرمایه، با اجرای سعید اسلامی بیدگلی، استاد دانشگاه، برگزار شد. بهنظر این کارشناسان، بورس تهران نمیتواند واقعیت جداگانه از وضعیت اقتصادی را نشان دهد و بدون اصلاحات اقتصادی نمیتوان انتظار بهبود از وضعیت بازار سهام را داشت.
شرایط دشوار اقتصاد ایران و تاثیر آن بر بازار سرمایه
در دومین روز رویداد کیش اینوکس 2025، حسین عبده تبریزی، اقتصاددان و تحلیلگر برجسته، با ارائه تصویری کلان از وضعیت اقتصادی کشور، به تشریح چالشها و اولویتهای سیاستگذاری پرداخت و تاثیر آنها بر بازار سرمایه را مورد بررسی قرار داد. عبده تبریزی با اشاره به متغیرهای اقتصادی گفت: شرایط فعلی اقتصاد کشور مطلوب نیست و با فهرستی بلند از اصلاحات و مشکلات اساسی معیشتی روبهرو است. وی تاکید کرد؛ اولویت اصلی حاکمیت در شرایط کنونی، حفظ وضعیت موجود است تا در آینده بتوان از گشایشهای احتمالی در مناسبات بینالمللی بهره برد.
به گفته این اقتصاددان، دولت با محدودیتهای شدید مواجه است و تلاش میکند با تمرکز بر دیپلماسی و ثبات داخلی شرایط کنونی را مدیریت کند. وی شرایط فعلی را با پایان جنگ تحمیلی مقایسه کرد و گفت که تجربه تاریخی نشان میدهد مدیریت وضعیت دشوار، حتی با منابع محدود و بدون چشمانداز روشن، البته با تلاش و اعتبار بینالمللی امکانپذیر است.عبده تبریزی با اشاره به تعامل بخش واقعی اقتصاد و بخش مالی توضیح داد: بازار سرمایه نمیتواند مستقل از شرایط واقعی اقتصاد حرکت کند. به گفته او، هرگونه ضعف یا اختلال در بخش تولید و اقتصاد واقعی، اثر مستقیم خود را بر عملکرد بازار مالی و سرمایه خواهد گذاشت.
وی همچنین بر این نکته تاکید کرد که سیاستگذاران در شرایط فعلی با محدودیتها و چالشهای جدی مواجه هستند و اقدامات آنها تحتفشار متغیرهای داخلی و خارجی انجام میشود. این شرایط، به گفته عبده تبریزی، یک وضعیت تعلیق اقتصادی ایجادکرده که سیاستگذاری و تصمیمگیری را دشوار کردهاست.در مجموع، این اقتصاددان وضعیت اقتصادی کشور را چالشبرانگیز و تحتفشار شدید توصیف کرد و خاطرنشان ساخت که بازار سرمایه تنها زمانی میتواند عملکرد مثبت و موثر داشتهباشد که بخش واقعی اقتصاد به ثبات و عملکرد مناسب دستیابد. وی تاکید کرد؛ سیاستها و اصلاحات اقتصادی باید در چارچوب این واقعیتها طراحی و اجرا شوند تا بتوانند تاثیر واقعی و پایداری بر بازارهای مالی و سرمایهای داشته باشند.
محدودیتهای بازار سرمایه در شرایط اقتصادی ایران
محمدجواد عشقینژاد کارشناس ارشد بازار سرمایه گفت: بازار سرمایه نمیتواند جایگزین مشکلات کلان اقتصادی شود، اما میتواند نقش ضربهگیر داشتهباشد. در ادامه این پنل در کیش اینوکس 2025، محمدجواد عشقینژاد، فعال و مدیر باسابقه بازار سرمایه، به بررسی ظرفیتهای این بازار در شرایط اقتصادی کنونی پرداخت و تاثیر سیاستهای اقتصادی بر عملکرد بازار سرمایه را موردتحلیل قرار داد.به گفته عشقینژاد، بازار سرمایه ایران نمیتواند مشکلات کلان اقتصاد را جبران کند و جایگزین سیاستهای کلان، ناترازیهای اقتصادی یا مناسبات اجتماعی میان حاکمیت و مردم باشد. او تاکید کرد؛ بازار سرمایه تنها میتواند نقش ضربهگیر را ایفا کند و در برخی بخشها کمککننده باشد،
اما قادر به ایجاد اصلاحات بنیادی در اقتصاد نیست. وی با اشاره به کاهش سرمایه اجتماعی و چالشهای بینالمللی ایران، توضیح داد که این عوامل علاوهبر اقتصاد واقعی، بازار سرمایه را نیز تحتتاثیر مستقیم قرار میدهد. عشقینژاد به سیاستهای انقباضی پولی و پافشاری بانکمرکزی برای کنترل تورم در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: اگر این سیاستها موفق بودند، انتظار میرفت در دورههای پس از اجرای آنها تورم تکرقمی رخ دهد، اما مشاهده میکنیم که حتی با مدیریت برخی ارقام شاخصها، تورم سالانه بین 40 تا 50درصد باقیماندهاست. او افزود که سیاستهای انقباضی و محدودیت در تامین مالی تولیدکنندگان باعثشده بازار سرمایه در کنار سیستم بانکی نقش جزئی اما حیاتی در تامین مالی و جبران کسریبودجهایفا کند.
عشقینژاد توضیح داد: بازار سرمایه، با انتشار اوراق و تامین مالی شرکتها، توانسته بخشی از مشکلات تولیدکنندگان و کسریبودجه دولت را پوشش دهد، اما این کمک محدود و جزئی است و نیاز به اصلاحات کلان دارد. او همچنین به محدودیتهای نرخ سود بالا و اثر آن بر توان تولیدکنندگان اشاره کرد و گفت که بازار سرمایه به تنهایی نمیتواند جایگزین سیاستهای پولی و مالی مناسب شود.
وی در پایان تاکید کرد؛ بازار سرمایه، با وجود محدودیتها و تاثیرات منفی سیاستهای اقتصادی، میتواند نقش مکمل و ضربهگیر در اقتصاد ایفا کند، اما برای تحقق اثرات واقعی و پایدار نیازمند اصلاحات بنیادی در سیاستهای پولی، مالی و مدیریتی کشور است.
بورس تا زمان اصلاح سیاست پولی راکد خواهد بود
مهدی سوری مدرس بازار سرمایه گفت: سیاستهای پولی و نرخ بهره واقعی مانع سرمایهگذاری در تولیدشدهاست. در ادامه پنل تاثیر سیاستهای اقتصادی بر سرنوشت بازار سرمایه در کیش اینوکس 2025، مهدی سوری فعال بازار سرمایه با ارائه تحلیل عملیاتی از وضعیت اقتصاد ایران، تاثیر سیاستهای پولی و نرخ بهره واقعی بر سرمایهگذاری و بازار سرمایه را تشریح کرد. سیاستهای انقباضی بانکمرکزی طی سالهای اخیر که با هدف کنترل تورم اجراشده، در عمل توانایی کنترل تورم را نداشتهاست و بخش واقعی اقتصاد را با چالشهای جدی مواجه کردهاست. افزایش نرخ بهره باعثشده که تولیدکنندگان امکان کسب بازدهی مناسب از سرمایهگذاری در تولید را نداشته باشند.
وی توضیح داد: در شرایطی که نرخ بهره واقعی منفی است و نرخ بازدهی واقعی سرمایهگذاری در تولید بسیار پایین است، هیچ انگیزهای برای سرمایهگذاری در تولید وجود ندارد. در مقابل، سرمایهگذاری در ابزارهای مالی با نرخ بازده بالاتر، جذابتر میشود و تولید، قربانی این سیاستها میشود.
سوری با ارائه مقایسهای از نرخ بازدهی واقعی در اقتصاد ایران گفت: بازدهی تولید حدود 5درصد است، بازدهی جایگزینی داراییها در تولید حدود 12 تا 13درصد، نرخ سود بانکی و اوراق خزانه حدود 36 تا 37درصد و تورم نزدیک 45درصد است. وی تاکید کرد؛ این تفاوتها باعث میشود فعالان اقتصادی بهجای سرمایهگذاری در تولید، به سمت ابزارهای مالی و اوراق با بازده بالاتر سوق پیدا کنند. به گفته مهدی سوری، چنین شرایطی نهتنها به تولید آسیب میزند، بلکه بازار سرمایه را نیز به ابزاری برای جبران کسریبودجه و حفظ نقدینگی دولت محدود میکند. او خاطرنشان کرد: در این وضعیت، حتی اگر سرمایهگذار خارجی وارد بازار شود، منطق اقتصادی نشان میدهد که سرمایهگذاری در تولید صرفه ندارد و ترجیح داده میشود از ابزارهای مالی استفاده شود.
مهدی سوری در پایان گفت: تا زمانیکه نرخ بهره واقعی و سیاستهای پولی اصلاح نشود، تولیدکنندگان انگیزه لازم برای سرمایهگذاری در تولید را نخواهند داشت و بازار سرمایه نمیتواند بهصورت مستقل نقش مثبت و پایدار در رشد اقتصادی ایفا کند. تنها راهکار، اصلاح هماهنگ سیاستهای پولی و مالی برای بازگرداندن جذابیت سرمایهگذاری به تولید است.
کسریبودجه؛ مانع سرمایهگذاری بلندمدت
عبده تبریزی گفت: کسریبودجه و فشارهای سیاسی، سرمایهگذاری بلندمدت را در ایران دشوار کردهاست. این اقتصاددان، به بررسی چالشهای ساختاری اقتصاد ایران و اثرات آن بر بازار سرمایه پرداخت. او با تمرکز بر سیاستهای بودجهای و مالی دولت، مشکلات پیشروی تولید و سرمایهگذاری بلندمدت را تشریح کرد.
به گفته عبده تبریزی، کسریبودجه دولت بسیار بالاتر از ارقام رسمی اعلامشدهاست و هنوز توافق روشنی برای جبران آن وجود ندارد. وی توضیح داد: تامین کسریبودجه از طریق انتشار اوراق یا چاپ پول پرقدرت، خطر تشدید تورم را در پی دارد. طی 6 سالگذشته، تورم مصرفکننده از حدود 20درصد به بیش از 40درصد رسیده و انتظار میرود امسال تورم بیش از 50درصد باشد. عبدهتبریزی افزود: بسیاری از ابزارهای مالی دولت، از جمله اوراق کوتاهمدت یا اوراق وابسته به تورم، در عمل تنها قادر به جبران محدود کسریبودجه هستند و نمیتوانند راهکار پایدار برای حمایت از اقتصاد واقعی ارائه دهند. وی با اشاره به مشکلات صنایع بزرگ، مانند فولاد و انرژی، توضیح داد که افزایش هزینههای نیروی انسانی و محدودیت منابع انرژی، حاشیه سود تولیدکنندگان را کاهش دادهاست و بازدهی سرمایهگذاری در تولید بهشدت پایین آمده است.
این وضعیت باعثشده که سرمایهگذاران ترجیح دهند در بازار مالی و ابزارهای مالی کوتاهمدت سرمایهگذاری کنند و سرمایه خود را به سمت تولید هدایت نکنند.عبدهتبریزی همچنین تاکید کرد؛ فضای سیاسی و اجتماعی مانع اتخاذ تصمیمات اقتصادی ضروری شدهاست. به گفته وی: تصمیمات سنگینی مانند اصلاح قیمت حاملهای انرژی یا تکنرخیکردن ارز، از نظر اجتماعی و سیاسی دشوار هستند و این تاخیر در تصمیمگیری، فشار اقتصادی را بر دوش دولت و بازار میاندازد.وی خاطرنشان کرد؛ شرایط اقتصادی و سیاسی ناپایدار، سرمایهگذاری بلندمدت و فعالیتهای بازار سرمایه را تضعیف کردهاست. به گفته او، کارگزاریها و فعالان بازار در شرایطی فعالیت میکنند که با زیانهای مکرر، فشار فناوری و محدودیتهای عملیاتی مواجهند و این روند به کوچکشدن و ناپایداری صنعت سرمایهگذاری منجر شدهاست.
این اقتصاددان در پایان گفت: کسریبودجه، تورم بالا، محدودیت منابع تولید و فشارهای سیاسی، محیط سرمایهگذاری بلندمدت در ایران را دشوار کرده و نیازمند اصلاحات جدی در سیاستهای مالی، بودجهای و اقتصادی است تا بازار سرمایه و تولید بتوانند نقش پایدار و موثری در رشد اقتصاد ایفا کنند.
موانع اصلی تصمیمگیری اقتصادی در ایران
در پنل تخصصی کیش اینوکس 2025، کارشناسان اقتصادی به تحلیل چالشهای اقتصادی ایران و اثرات آن بر بازار سرمایه پرداختند. بخشی از مباحث به سرمایه اجتماعی و سیاستهای قیمتگذاری دستوری اختصاص یافت.به گفته عبدهتبریزی، سرمایه اجتماعی که بهعنوان اعتماد جامعه به سیاستگذاریهای اقتصادی و دولت تعریف میشود، طی سالهای اخیر بهشدت کاهشیافتهاست. وی اشاره کرد که تجربههای پیشین، بهویژه بحرانهای اقتصادی سالهای 1398 و 1399، اعتماد عمومی را کاهش داده و این موضوع تصمیمگیریهای اقتصادی سخت را دشوارتر کردهاست. سرمایه اجتماعی پایین بهویژه در بازار سرمایه نمود پیدا میکند؛ جاییکه فعالان اقتصادی نسبت به سیاستهای دولت و تصمیمات اقتصادی اعتماد کافی ندارند و ریسکپذیری کاهشیافتهاست.
اثر قیمتگذاری دستوری بر بورس تهران
محمدجواد عشقینژاد به موانع دیگر اشاره کرد: قیمتگذاری دستوری و فاصله نرخ ارز در بازار رسمی و آزاد، تولیدکنندگان و صادرکنندگان را دچار ناترازی مالی کردهاست. وقتی تولیدکننده مجبور است صادرات خود را با نرخ ارز تعیینشده دولتی انجام دهد، امکان برنامهریزی مالی و سرمایهگذاری بلندمدت را از دست میدهد، در نتیجه، بازار نمیتواند به تعادل طبیعی برسد و بخشهای واقعی اقتصاد زمینگیر میشوند. ناترازی انرژی و محدودیت در سرمایهگذاری در نیروگاهها نیز ناشی از قیمتگذاری دستوری است. بازار انرژی و تابلو سبز بورس انرژی توان جبران کسری برق و تامین انرژی با قیمت واقعی را ندارد و این مشکل به نوبه خود مانع توسعه تولید و سرمایهگذاری میشود.
تصمیمگیری اقتصادی و تابآوری جامعه
مهدی سوری نیز به اهمیت تصمیمگیری بهموقع و کارشناسیشده اشاره کرد و گفت: اگر دولت نتواند تصمیمات اقتصادی سخت مانند اصلاح قیمتها یا تکنرخیکردن ارز را اتخاذ کند، اقتصاد با ریسک «زیر چرخدندهها له شدن» مواجه میشود. پیشبینیها نشان میدهد در شرایط فعلی، اگر اقدامات اصلاحی صورت نگیرد، فشار بر جامعه و بازار سرمایه افزایش خواهد یافت. وی تاکید کرد؛ تحلیل دقیق وزن اثر هر تصمیم اقتصادی بر سرمایه اجتماعی، تولید و بازار سرمایه ضروری است تا اقدامات به شکل کارشناسی و متناسب انجام شود. کارشناسان جمعبندی کردند که سرمایه اجتماعی کاهشیافته، قیمتگذاری دستوری و ناترازی نرخ ارز و انرژی، از موانع اصلی توسعه اقتصادی و سرمایهگذاری در ایران هستند. راهکار موثر، اتخاذ تصمیمات کارشناسیشده و شفاف در سیاستهای اقتصادی و مالی است تا اعتماد عمومی بازسازی شود و بازارهای واقعی و سرمایه بتوانند نقش خود را در رشد اقتصاد ایفا کنند.
توصیههای عملی سرمایهگذاری در شرایط فعلی
مهدی سوری با اشاره به صنایع مختلف گفت: حاشیه سود شرکتهای پتروشیمی و فولادی از حدود 40درصد در سال1399 به زیر 20درصد در سال1403 کاهشیافتهاست. حتی با در نظر نگرفتن هزینه استهلاک و محاسبات تورمی نادرست، برخی شرکتها مانند متانولسازها، زیانده شدهاند. سوری تاکید کرد؛ تغییر نرخ ارز تاثیر مستقیم بر سود شرکتها دارد، اما این اثر واقعی نیست و با افزایش 10درصدی نرخ ارز، سود شرکتها حدود 12درصد رشد میکند، اما بخش زیادی از این رشد در اثر تورم و نه صرفه تولید واقعی است. سیاست دونرخیبودن ارز باعث میشود تولیدکنندگان و صادرکنندگان نتوانند برنامه مالی بلندمدت داشته باشند.
وی افزود که قیمتگذاری دستوری و فشار مالیاتی مضاعف، انگیزه سرمایهگذاری در تولید را کاهش دادهاست و شرکتها مجبور بهفروش محصول با قیمت پایینتر از هزینه واقعی تولید هستند و مالیاتهای اعمالشده، بازده واقعی سرمایه را کاهش میدهد. این وضعیت باعث میشود سرمایهگذاری در تولید نسبت به تورم و سرمایهگذاری مالی کمسود شود. سوری به فعالان بازار سرمایه توصیه کرد: نباید به اقتصاد صرفا بدبین بود و باید نگاه واقعبینانه داشت، چنانکه اثر واقعی هر متغیر را بر صنایع و شرکتها ارزیابی کرد. در وهله دوم، اعداد و شاخصها را معیار قرار دهید؛ تحلیلهایعددی و شاخصهای عملکرد شرکتها اهمیت بیشتری نسبت به شعارها و ادبیات سیاسی دارند. نکته سوم، این است که فرصتها در شرایط نامطمئن هم وجود دارد؛ در بازارهای پرنوسان، چراغ قوهای کوچک از دادهها و تحلیلها میتواند مسیر سرمایهگذاری را روشن کند.
همچنین در انتها، نوآوری و بهرهوری را دنبال کنید؛ حتی در شرایط کلی دشوار، شرکتهایی که روی بهبود عملکرد داخلی و سرمایهگذاری هدفمند تمرکز دارند، فرصت سوددهی دارند.به گفته سوری، ترکیب نرخ ارز، سیاستهای دستوری و مالیاتی مهمترین عوامل کاهش انگیزه تولید و سرمایهگذاری واقعی در ایران هستند، با این حال سرمایهگذاران با تحلیل دقیق و نگاه واقعبینانه میتوانند در شرایط فعلی، فرصتهای سوددهی را شناسایی و از آن بهرهمند شوند.