بازار آریا - دنیای اقتصاد - سعیدهسادات فهری : عراقیها روز سهشنبه 11 نوامبر (20 آبان) برای تعیین پارلمان جدید این کشور که سرنوشت قدرت در بغداد را تعیین میکند، پای صندوقهای رأی رفتند. با توجه به نتایج غیرقطعی تا عصر چهارشنبه جریانات شیعی پیشتاز این رقابت بودهاند. اکنون پرسش آن است که آیا در صورت شکل گرفتن پارلمانی با اکثریت شیعه، این روند به ضرر آمریکا است و همچنین ایران چطور باید موقعیت خود را در عراق تقویت کند. اردشیر پشنگ، کارشناس مسائل عراق، در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» میگوید به نظر نمیرسد موقعیت آمریکا تضعیف شود. در مقابل واشنگتن سعی خواهد کرد تاحدودی فشار سیاسی بر نیروهای وابسته به ایران را تشدید کند که باید دید دولت جدید عراق در این خصوص در چه مسیری پیش خواهد رفت. به گفته این کارشناس، در این شرایط مقامات ایرانی باید به این نتیجه برسند که این میزان نفوذ در عراق چه خروجیای برای منافع ملی ایران از جمله در بعد اقتصادی دارد.
ارزیابی شما از نتایج اولیه انتخابات عراق چیست؟
به نظر میرسد وضعیت انتخابات به شکلی بوده که اکثریت گروههای عراقی از آن خوشحال هستند، چه گروههای شیعی و چه گروههای اهل سنت؛ اما میتوان گفت مقتدی صدر بازنده اولیه این انتخابات به شمار میرود. چون میزان مشارکت در این دوره بیشتر از دوره قبل بود. درحالیکه صدر گمان میکرد به دلیل ناتوانیهای دولت در عدم خدماترسانی به مردم، مشارکت کمتر خواهد شد و مشروعیت دولت کاهش خواهد یافت. مقتدی صدر فکر میکرد این انتخابات به گونهای پیش خواهد رفت که شاید فرمول و وضعیت به نفع جریان صدر و مخالفان تغییر کند؛ اما این گونه نشد.
آیا پیروزی احتمالی شیعیان در انتخابات عراق،بیانگر تضعیف موضع آمریکا در عراق است؟
من چنین استدلالی ندارم. آمریکاییها در عراق خواهان یک ثبات نسبی هستند و به دنبال این هستند که انتخابات به نحو مطلوب برگزار شود. آنها خواهان آن هستند که سیستمی که از سال 2003در عراق بنا نهادند ادامه پیدا کند و درعینحال دولت دونالد ترامپ یک سری خطوط قرمز را برای دولتمردان عراقی تعیین کرده است. این خطوط قرمز چندین موضوع را شامل میشود که عبارتند از تاکید آمریکا بر اینکه در دولت آتی عراق، از حشد الشعبی یا گروههای مقاومت نباید وزیری وارد کابینه شود. البته در این مورد باید منتظر باشیم و ببینیم که آیا در عمل هم اینطور خواهد شد یا خیر. ما شاهد هستیم که در این انتخابات، اوضاع گروههای حشدالشعبی یا منتسب به محور مقاومت به طور نسبی تقویت شده است. لذا در داخل عراق باید دید این خط قرمز آمریکا با توجه به وابستگی دولت بغداد به واشنگتن در ابعاد اقتصادی، دیپلماتیک و منطقهای، آیا اجرایی میشود و تا چه حد اجرا خواهد شد؟
به نظر شما واکنش سیاسیون عراق به این خواستههای کاخ سفید چیست و چه پیامدهایی برای تهران دارد؟
دولتمردان عراقی مانند محمد شیاع السودانی یا نوری مالکی در مسیری گام برمیدارند که نخست با آمریکا دشمنی ایجاد نشود و دوما بتوانند همزمان هم با آمریکا و هم با ایران همکاری داشته باشند و همزمان استقلال عمل خود را بیشتر کنند. بنابراین به باور بنده نمیتوان تفسیر کرد که آمریکا در این انتخابات عراق شکست خورده یا تضعیف شده است. آمریکا سعی خواهد کرد تاحدودی فشار سیاسی بر نیروهای وابسته به ایران را تشدید کند که باید دید دولت جدید عراق در این خصوص در چه مسیری پیش خواهد رفت. فراموش نکنیم، آقای سودانی بهرغم اینکه یک کاندیدای تشیع به شمار میرود و روابط خوبی با ایران دارد اما مرزبندیهای مشخصی دارد. در دوره قبل شیاع السودانی در جایگاه نخستوزیر در مصاحبههای رسمی به جای خلیج فارس بر عبارت دیگری تاکید داشت. در معاملات با ایرانیها نیز از کسانی بود که به صورت غیررسمی اما موثر مانع از آن شدند که حضور بخش خصوصی و بخش دولتی ایران در عراق پررنگ شود. لذا این روند تداوم خواهد یافت اما به معنای از دست رفتن عراق برای ایران یا تضعیف ایران در عراق نیست.
در این شرایط ایران باید چه نگاهی به تحولات عراق داشته باشد و با چه دستفرمانی پیش برود؟
مقامات ایرانی باید به این نتیجه برسند که این میزان نفوذ در عراق چه خروجیای برای منافع ملی ایران از جمله در بعد اقتصادی دارد. بعدی که در روابط دوجانبه تهران-بغداد بسیار مهم است اما متاسفانه مغفول مانده است. همچنین به نظر میرسد میزان هماهنگیهای امنیتی و سیاسی با پتانسیل فیمابین در ابعاد اقتصادی، چندگانگی روابط و تبدیل کردن مناسبات به رابطه استراتژیک چندان متناسب نیست. این در حالی است که در دوره گذشته شاهد بودیم دولت ترکیه مسیر استراتژیک راه توسعه که در واقع ایران را دور میزند، پیش برد. بنابراین ایران نیز باید به دنبال تغییر نگاه خود نسبت به عراق با روی کار آمدن هر دولتی باشد.