بازار آریا - ایسنا : از غزه تا جنگ عراق و تحریم ایران، سیاستمداران آمریکایی واقعیت را نادیده گرفته و به تکرار وعدههای توخالی پرداختهاند؛ توهماتی که با تکرار مداوم، به دروغ تبدیل شده و در نهایت بازتابی از محدودیت قدرت واقعی آمریکا در منطقه است.
نشریه آمریکایی در مقالهای با عنوان «دروغهایی که آمریکا درباره خاورمیانه به خود میگوید» تصویری انتقادی از سیاست ایالات متحده در این منطقه ارائه کرده و یادآور شده که در طول جنگ غزه، مقامات آمریکایی بارها ادعاهایی مطرح کردهاند که بر خلاف آن عمل کردهآند؛ از جمله اینکه آتشبس نزدیک است، ایالات متحده در پی تحقق آن است، به اسرائیلیها و فلسطینیها به یک اندازه اهمیت میدهد، و در مسیری بازگشتناپذیر برای تشکیل کشور فلسطین گام بر میدارد.
«رابرت مالی» نماینده ویژه سابق آمریکا در امور ایران و «حسین آقا» ستوننویس فارن افرز، این مطلب را به رشته تحریر درآوردهاند.
این دو نفر در این مقاله تأکید کردهاند که مذاکرات آتشبس بارها شکست خورده و ایالات متحده از انجام تنها اقدام مؤثر، یعنی مشروط کردن یا توقف کمکهای نظامی به رژیم صهیونیستی، خودداری کرده است. حالآنکه این اقدام میتوانست نشان دهد واشنگتن واقعاً نگران جان غیرنظامیان است.
عادت به فریب
فارن افرز خاطرنشان کرده که این عادت به فریبکاری سابقهای طولانی دارد. ایالات متحده همواره خود را میانجی نشان داده است، حالآنکه همیشه طرفدار یکی از طرفین بوده است. همچنین فرایند صلحی که از سوی واشنگتن طراحیشده، بیش از آنکه وضع موجود را تغییر دهد، آن را تثبیت کرده است. این نشریه نوشته که آمریکا به نام دموکراسی و حقوق بشر وارد عمل شده، اما نتیجه اقداماتش بحرانهای پیدرپی بوده است.
به اذعان نشریه آمریکایی، همین تناقضها باعث شده تا نفوذ آمریکا کاهش یابد. بازیگران محلی دیگر به شعارهای تکراری درباره «راهحل دو دولتی» یا «میانجیگری آمریکا» اعتنایی ندارند و به رفتارهای مستقیمتر و خشنتر روی آوردهاند.
بررسی زمینههای شکست
این مقاله مراحل شکست سیاستهای آمریکا را چنین توصیف کرده است: ابتدا رویکرد غلط و خطای محاسباتی؛ سپس تکرار همان خطاها بدون درس گرفتن؛ و در نهایت دروغ. نویسنده یادآور شده که مقامات آمریکایی بارها موقعیتها را اشتباه تحلیل کردند: چه در کمپدیوید 2000 با «یاسر عرفات»، چه در انتخابات فلسطین 2006 که حماس پیروز شد، و چه در خیزش سوریه 2011 یا در ارزیابی درباره ایران و طالبان.
به نوشته فارن افرز، این خطاها ناشی از تحریف عمدی نبود، بلکه نتیجه سوءبرداشت و استفاده از اطلاعات ناقص بود. مشکل اصلی، فقدان پاسخگویی و یادگیری نهادی است؛ به همین دلیل شکستهای آمریکا نیز تکرار شدهاند.
رسانه آمریکای در این مقاله تصریح میکند که مقامات آمریکا ابتدا خود را متقاعد میکنند که توافق نزدیک است، اما با گذشت زمان این توهم به دروغ بدل میشود. برای نمونه، تکرار بیپایان تعهد به «راهحل دو دولتی» در حالی که شرایط تحقق آن از بین رفته بود، نمونهای از این گذار است. این مقاله تأکید کرده که این دروغها دیگر حتی شنوندگان را فریب هم نمیدهد، چراکه خود گویندگان هم میدانند در حال طرح ادعاهایی بیاساس هستند.
محدودیت قدرت و بهار عربی
فارن افرز همچنین نوشته که تکیه بر خوشبینی توخالی، بازتابی از کاهش قدرت واقعی آمریکا در غرب آسیاست. با وجود برتری نظامی و اقتصادی، واشنگتن بارها از سوی متحدان و مخالفان نادیده گرفته شده و فاصله میان تواناییها و دستاوردهایش بسیار عمیق است.
در افغانستان و عراق، جنگهای آمریکایی به کشته شدن صدها هزار نفر انجامیده، اما نتیجهای پایدار نداشتهاند: طالبان در افغانستان به قدرت بازگشته و در عراق نیز دولتی نزدیک به ایران به قدرت رسیده است. این مقاله نتیجه گرفته که آمریکا نشان داد نه توان جنگیدن و پیروز شدن دارد و نه توان مدیریت صلح.
این مقاله در ادامه یادآور شده که خیزشهای عربی نیز خطاهای واشنگتن را آشکار کردند. «باراک اوباما» رئیسجمهور اسبق آمریکا از «ایستادن در سمت درست تاریخ» سخن گفته بود، اما تاریخ راه خود را رفت. در مصر، دولت سرنگون شد، در لیبی مداخله آمریکا باعث هرجومرج و جنگ داخلی شد، در سوریه نیز حمایت آمریکا از مخالفان فقط جنگ را طولانیتر کرد و به مداخله دیگر طرفین منجر شد.
همچنین به اذعان این نویسندگان، جنبشهای مقاومت منطقه که آمریکا قصد تضعیفشان را داشت - مانند حزبالله یا حماس - بارها از بحرانها جان سالم به در بردند و حتی قدرت بیشتری گرفتند.
فشار بینتیجه تحریمها و خوشبینی دروغین
مالی و آقا تاکید کردهاند که سیاست فشار بر ایران نیز بارها شکست خورده است، زیرا هر تحریم تازه، به جای تغییر رفتار، مقاومت بیشتری را به دنبال داشته است؛ چرخهای که فینفسه نشاندهنده ناکارآمدی رویکرد ایالات متحده است.
نمونه دیگری از این تناقض، سیاست اوباما در سوریه بود. او درباره «بشار اسد» رئیسجمهور وقت سوریه اعلام کرده بود که «این دیکتاتور سقوط خواهد کرد»، اما بعدها اعتراف کرد که چنین تصوری خیالپردازانه بوده است. دولت بایدن نیز از خروج ترامپ از توافق هستهای با ایران انتقاد کرد، اما خود بر تحریمها افزود.
فارن افرز در انتها به این نتیجه رسیده است که دیپلماسی آمریکا در غرب آسیا به فرهنگی از خوشبینی دروغین و تکرار وعدههای بیپایه و اساس بدل شده است. این عادت، محصول کاهش قدرت واقعی واشنگتن است. شعارهای مکرر درباره صلح، دموکراسی و حقوق بشر، در عمل پوششی برای سیاستهایی بوده که جز ویرانی و بیثباتی چیزی به بار نیاوردهاند.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.